Title : راهنمای جامع مدیریت اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی (ADHD):آنچه والدین لازم است بدانند

Ali Mashhadi (نویسنده اصلی), zahra maleki (نویسنده اصلی), faezeh raeisALmohadesin (نویسنده اصلی),
Book type: ترجمه
Publish No: اول
Publishe Date: 2015-11-17
Publisher: زرین کلک آفتاب
Abstract:

طبیعی است کودکان نسبت به بزرگ‌سالان تحرک و سرزندگی بیشتری داشته باشند و کم‌توجهتر و تکانشیتر باشند. خیلی تعجبآور نیست که کودکان در این‌که مطابق دستور عمل نموده و بدون وقفه کارشان را تمام کنند، بیشتر از بزرگ‌سالان مشکل داشته باشند. بنابراین وقتی والدین شکایت میکنند که فرزندشان در توجه کردن، کنترل فعالیت‌هایش یا مقاومت در برابر تکانه‌ها مشکل دارد، دیگران خیلی زود این مشکلات را به‌عنوان رفتار طبیعی کنار میگذارند و به والدین اطمینان می‌دهند که این‌ها ویژگی‌های طبیعی کودکان است و جای نگرانی نیست. اگر مشکلات رفتاری یک کودک، حتی به‌عنوان یک بچه، کمی‌شدید به نظر برسد، احتمالاً موردی در نظر گرفته می‌شود که فقط کمی ناپخته است و وقتی بزرگ شود این مشکلات از بین خواهند رفت. این امر معمولاً درست است، اما مواقعی هم وجود دارد که درست نیست. در برخی موارد گسترۀ توجه کودک بسیار محدود، سطح تحرک بسیار بالا و کنترل تکانه به‌قدری ضعیف است که رفتارش در این حوزه‌ها نسبت به سنش به وضوح نامتعادل است. بسیاری افراد چنین بچه‌ای را دیده‌اند- کسی‌که در انجام کامل تکالیف مدرسه‌اش مشکل دارد، کسی که احتمالاً با بچه‌های همسایه به خوبی کنار نمی‌آید، عدم توانایی‌اش در اطاعت و انجام کارهای محول شده بدون نظارت والدین باعث ایجاد تعارض در خانه می‌شود. مشکلات رفتاری در این حوزه‌ها اگر به‌اندازه‌ای جدی شده باشند که به سازگاری کودک لطمه زده‌اند، امکان ندارد در طی تحول از بین بروند و کمتر ممکن است طبیعی در نظر گرفته شوند. اگر شما چنین کودکی دارید، این صحبت فقط یک راهنمایی اشتباه نیست؛ بلکه کم‌اهمیت جلوه دادن مشکل و تنها فرصت دادن به کودک برای تحول و پختگی بیشتر، به‌طور بالقوه برای آسایش روانی و اجتماعی فرزندتان زیان‌بار است. انجام این کار می‌تواند برای شما و دیگر اعضای خانواده که باید هرروز با این کودک سروکار داشته باشند، سبب مشکلاتی در آینده شود. کودکانی که مشکلاتشان در توجه، پرتحرکی و فقدان بازداری به حد معینی می‌رسد، دچار یک ناتوانی تحولی هستند که با نام اختلال نارسایی توجه/ فزون‌کنشی یا ADHD شناخته می‌شود. این کتاب دربارۀ ADHD است. کتاب، هم برای والدینی تدوین شده است که یک کودک مبتلا به ADHD را بزرگ می‌کنند و هم برای افراد دیگری که دوست دارند بیشتر در مورد این اختلال و مدیریت آن بدانند. هدف اصلی، توانمندسازی والدین جهت بر عهده داشتن مسئولیت مراقبت از این کودکان است، طوری که سلامت فردی و جمعی خانواده را تضمین نماید. پیش از این کتاب‌های متعددی پیرامون این موضوع برای والدین منتشر شده است. اغلب آن‌ها بسیار خوب هستند و{درنتیجه} موارد کمی باقی می‌ماند که به خانوادههایی که در کلینیکمان می‌بینیم، توصیه کنم. پس چرا تصمیم گرفتم کتاب دیگری بنویسم؟ پاسخ این است که کتاب‌های موجود در آموزش والدین پیرامون آنچه به تازگی در مورد ADHD شناخته‌شده و مهم‌تر از آن کارهایی که می‌توانیم در کمک به افراد دچار این اختلال انجام دهیم، به اندازۀ کافی پیش نرفته‌اند. بسیاری از کتاب‌های والدین، آنچه در طی سال‌ها تجربه بالینی در درمان کودکان مبتلا به ADHD و خانواده‌هایشان به دست آمده را به‌طور موفقیت‌آمیزی منتقل می‌کنند، اما در یکپارچه ساختن اغلب پیشرفته‌ای علمی اخیر موفق نیستند. رشد پژوهش‌ها دربارۀ ADHD، تنها در طی 20 سال گذشته، از زمانی‌که نسخۀ اصلی این کتاب منتشر شد، چیزی به جز شگفتی نبوده است. با این حال در بیشتر کتاب‌های دیگری که در این باره وجود دارد، نتیجه‌گیری‌ها و توصیه‌ها تنها از تجارب بالینی نویسنده برمی‌خیزد- و اغلب نادرست‌اند. برای مثال، در طی 10 سال گذشته، پیشرفت‌هایی در ژنتیک مولکولی با سرعت زیادی اتفاق افتاده که هنوز هم ادامه دارد. دست کم هفت ژن به‌طور موثق برای این اختلال شناسایی‌شده و پژوهشگران انتظار دارند تعداد دیگری نیز ظرف چند سال آینده مشخص شود. کل ژنوم انسانی برای شناسایی ژن‌های خطرپذیر ADHD تصویربرداری شده‌اند و به نظر می‌رسد حداقل 25-40 مکان با این اختلال در ارتباط باشند. پژوهش‌های تصویربرداری مغزی نیز نواحی درگیر در ADHD را به ما نشان داده‌اند و حتی برخی فعالیت‌ها در این نواحی را با برخی ژن‌های خطرپذیر این اختلال مرتبط ساخته‌اند. سرعت پژوهش‌ها پرشتاب است و یافته‌ها به سرعت روی‌هم جمع می‌شوند. این یافته‌ها کاربردهای مهمی برای والدین دارد. آن‌ها به‌طور مداوم نتیجۀ ویراست‌های قبلی این کتاب را تأیید می‌کنند؛ که بیان می‌داشت ADHD اختلالی است که علل زیستی گسترده‌ای داشته و بنیان ژنتیک/ وراثتی محکمی‌دارد. این یافته‌ها به پیشرفته‌ای احتمالی آتی در تشخیص و درمان در طول دهۀ آینده نیز اشاره دارند؛ چراکه تصریح می‌کنند سرانجام ممکن است آزمایش ژنتیک در مورد این اختلال امکان‌پذیر شود؛ و همچنین ساخت داروهای ایمن‌تر و مؤثرتر برای مدیریت این اختلال. والدین باید از این نوع پیشرفت‌ها آگاه شوند تا جایی که بتوانند این اختلال را بهتر درک کنند و به انتقادگران ناآگاه (بی‌سواد) که همچنان اصرار دارند ADHD ناشی از والدگری ضعیف، رژیم غذایی یا تلویزیون نگاه کردن بیش از حد است، پاسخ دهند. برای مثال تا چندین دهه، بسیاری از متخصصان بالینی مطابق این تصورات غلط کار میکردند که ADHD ناشی از والدگری ضعیف است؛ این بچه‌ها در نهایت تا دوران نوجوانی در اثر تحول بهبود مییابند؛ داروهای محرک فقط برای کودکان مؤثر خواهد بود (نه برای نوجوانان یا بزرگ‌سالان) و فقط باید در روزهای مدرسه استفاده شود و یک رژیم غذایی عاری از شکر یا افزودنی‌های خوراکی برای کودکان مبتلا به ADHD مفید است؛ مجموع این ادعاها فاقد پشتوانۀ علمی معتبر بود. به تازگی نویسندگانی ادعا کرده‌اند که این اختلال ناشی از بازی‌های رایانه‌ای زیاد، تلویزیون تماشا کردن زیاد یا سرعت فزایندۀ فرهنگ مدرن است. ما اکنون می‌دانیم بسیاری از کودکان مبتلا به ADHD به صورت ژنتیک این اختلال را به ارث برده‌اند؛ مشکلات بسیاری از آن‌ها در جریان تحول تا نوجوانی بهبود نمی‌یابد؛ داروها می‌توانند در کل سال توسط نوجوانان و بزرگ‌سالان مانند کودکان مصرف شود؛ و جایگزین شکر در رژیم غذایی فایدۀ ناچیزی برای اغلب افراد مبتلا به ADHD دارد. همچنین می‌دانیم ADHD به دلیل بازی‌های رایانه‌ای، تلویزیون یا سرعت‌ بالای زندگی مدرن به وجود نمی‌آید. تنها در مدت 40 سال پژوهش، چقدر پیشرفت کرده‌ایم! درواقع تغییرات شگفت‌آور و بعضاً بسیار عمیقی در طول 10 سال گذشته اتفاق افتاده است و همچنان ادامه دارد. این تغییرات، نه تنها با درک بهتر علل ADHD؛ بلکه با درک علمی غنی‌تر ماهیت ADHD نیز رابطه دارد که اساساً نوع نگرش ما به این اختلال را تغییر می‌دهد. برای مثال، مطالعات علمی دهۀ گذشته نشان داده‌اند که شاید ADHD در اصل یک اختلال در توجه کردن نباشد؛ بلکه اختلالی در خود- نظم جویی باشد: درک ما از خودمان چگونه تحول می‌یابد تا جایی که بتوانیم خود را در حوزۀ وسیع‌تر رفتار اجتماعی مدیریت کنیم. بنابراین، حتی نام ADHD اکنون ممکن است نادرست باشد هرچند فعلاً به دلایل قانونی متعدد همچنان مورد استفاده خواهد بود. اختلال توجه نامیدن آن، اختلال را پیش‌پاافتاده قلمداد می‌کند؛ چرا که به‌طور فاحش مشکلات اساسی و گسترده‌ای که این کودکان در تلاش برای روبرو شدن با چالش‌های زندگی روزمرۀ خود و مطالبات فزایندۀ خانواده، مدرسه و جامعه برای مهار بالغانۀ خود، با آن مواجه‌اند را کم‌اهمیت جلوه می‌دهد. نارسایی توجه نامیدن این اختلال نیز قادر نیست مشکلات فراوانی که این اختلال از طریق آن‌ها ظرفیت فرد را در انجام مسئولیت‌هایش نسبت به خود و دیگران کاهش می‌دهد را نیز در نظر بگیرد. برای مثال، مطالعات من و مطالعات بعدی دیگران نشان داده‌اند کودکان و بزرگ‌سالان مبتلا به ADHD توانایی آشفته‌ای در خود مدیریتی در زمان دارند. آن‌ها برای هدایت رفتار خود، مانند دیگران درک خود از زمان را به کار نمی‌گیرند، بنابراین نمی‌توانند خودشان را در قبال زمان، موعدها و به‌طور کلی آینده، آن‌گونه که دیگران قادرند، مدیریت کنند. این امر فواصل زمانی کوتاه به اندازۀ 10-20 ثانیه را شامل می‌شود. زمان از دستشان در می‌رود و هرگز نمی‌توانند به اندازۀ دیگر افراد هم‌سن و سالشان به‌طور مؤثر برخورد کنند. علی‌رغم اینکه ADHD چقدر می‌تواند ناتوان‌کننده باشد، تعجبی ندارد که افراد بسیاری همچنان در مورد جدیت این اختلال تردید داشته باشند. همۀ ما گاه‌گاهی در توجه کردن مشکل داریم و بچه‌ها نیز به‌طور خاص همین‌طورند. برخی ادعا می‌کنند غلبه بر تکانشگری و بی‌قراری تنها با سخت‌گیری حل می‌شود. ممکن است معلمان، اقوام، همسایه‌ها و دیگران شما را متقاعد کنند که می‌شود. آن‌ها نمی‌فهمند شما چه کار می‌کنید؛ چراکه رفتار فرزندتان یک اشکال اساسی و قابل‌توجه دارد. داستان‌های زیادی در تلویزیون و در رسانه‌های منتشر شده که ادعا کرده‌اند این اختلال یک شیطنت افسانه‌ای است تا با این ادعا بر بچه‌های ماجراجو مخصوصاً پسرها – تام سایرها و هاک‌فین‌های زندگی مدرن- یک تشخیص روان‌پزشکی بگذارند. گروه‌های اقلیت‌های مذهبی، آمار بالای اختلال را به چالش کشیده‌اند و مصرف دارو به ‌منظور مدیریت آن را بی‌رحمانه مورد انتقاد قرار می‌دهند. فهم کامل متون علمی به روشنی نادرستی این عقاید را آشکار می‌سازد. با این حال ممکن است والدین باز هم گاه‌گاهی توسط این موضوعات و دیگر ادعاهای غیرعلمی دربارۀ ADHD مورد هجوم قرار گیرند. در این کتاب، در فصل‌هایی که ماهیت این اختلال و علل آن را تا آنجا که در حال حاضر می‌دانیم، مورد ملاحظه قرار می‌دهد، همۀ این تفکرات غلط مورد بحث قرار خواهد گرفت. برخلاف این دیدگاه‌های نسبتاً شایع و در عین حال غیرقابل دفاع، من به این باور رسیده‌ام که پدیده‌ای که آن را ADHD می‌نامیم، مشکلی در توانایی کودک در بازداری واکنش‌های آنی در لحظه و نیز در استفاده از خود-کنترلی معطوف به زمان و آینده است. یعنی، افراد مبتلا به ADHD در نهایت در هدایت رفتار خود از ناتوانی در به‌کارگیری درک زمان و درک گذشته و آینده رنج می‌برند. آنچه به‌طور مناسب در فرزند شما تحول نمی‌یابد، ظرفیت تغییر تمرکز از اینجا و اکنون به تمرکز بر آنچه شاید بعداً در زندگی و به‌طور کلی‌تر در آینده اتفاق بیفتد، است. وقتی تمام چیزی که کودک بر آن متمرکز است، همین لحظه است، تکانشی عمل کردن معنا می‌یابد. کودک فقط می‌خواهد کاری را انجام دهد که در همین لحظه جذاب و جالب است و از آنچه در لحظه پاداش بخش نیست، فرارمی‌کند، که این رضایت آنی را تا این حد ممکن است برجسته ‌سازد. از نگاه کودک، همیشه «اکنون» است؛ اما این می‌تواند فاجعه‌آمیز باشد، وقتی که انتظار می‌رود کودک برای تمرکز بر آنچه پیش روست و آنچه باید برای داشتن آینده‌ای مؤثر انجام شود، تحول یابد. به‌عنوان یک انسان این ظرفیت برای توانایی ما در سازمان یافتن، برنامه داشتن و هدفمندی، ضروری است و مستقیماً به میزان کنترلی که بر تکانه‌هایمان داریم، وابسته است. این امر ما را از تحت کنترل لحظه قرار گرفتن، رها می‌سازد و به ما اجازه می‌دهد از آینده تأثیرپذیریم. این نوع نگاه به ADHD، به‌طور برجسته موقعیت و مشکلات متعاقب آن را نشان می‌دهد. این دیدگاه علت اینکه چرا کودکان مبتلا به ADHD همیشه نمی‌توانند مانند دیگران رفتار کنند را توضیح می‌دهد و با عمق بخشیدن به درک ما از اینکه چگونه ADHD زندگی روزمرۀ یک فرد را خراب می‌کند، مبنایی برای احترام به آن‌ها در اختیارمان قرار می‌دهد. این کتاب در مورد این نکته و آنچه برای درک ADHD لازم است، چیزهای خیلی بیشتری برای گفتن دارد. درواقع، دلیل اصلی من برای نوشتن آن اساساً ایجاد چنین دیدگاهی برای والدین بود و هدف اصلی من در بازنگری آن به روز کردن این دیدگاه است. من معتقدم این دیدگاه به بیان واقعیت علمی ADHD بسیار نزدیک‌تر از سایر دیدگاه‌هاست. همچنین احساس کردم مجبورم این کتاب را بنویسم زیرا متوجه شدم لازم است والدین برای «علمی بودن» در تلاش‌هایشان برای کسب اطلاعات یا کمک گرفتن از متخصصان، آموزش ببینند. علمی بودن یعنی هم کنجکاو بودن و هم شکاک بودن؛ دنبال کردن و در عین حال به چالش کشیدن منابع اطلاعاتی‌تان. بنابراین هدف دیگر کتاب، این است که به شما به‌عنوان یک والد ابزاری ارائه دهد تا با استفاده از آن هر چیزی که می‌شنوید یا میخوانید را آگاهانه دریابید و حتی آن را زیر سؤال ببرید- از جمله اطلاعات موجود در همین کتاب-. در حال حاضر این نیاز به شکل خوشبینانه و شک گرایی کنجکاوانه دربارۀ ویراست اصلی این کتاب نیز ضروری است. چراکه اکنون بیشتر به واسطۀ امکان فزایندۀ دسترسی به رایانه‌های شخصی و گسترش و امکان دسترسی گسترده به اینترنت، درحال تجربۀ انفجار اطلاعات واقعی در فرهنگ مدرن هستیم. در حال حاضر هرکس در خانه با استفاده از یک رایانه و اتصال به اینترنت یا یک گوشی هوشمند می‌تواند به شاهراه‌های اطلاعات متصل گردد. متأسفانه، آنچه در این شاهراه وارد میشود اغلب صحیحترین اطلاعات در مورد یک موضوع نیست. از آنجا که این مطالب توسط متخصصان بررسی نمیشود و مورد ارزیابی قرار نمیگیرد، اطلاعاتی که در آنجا در انتظار شماست، اغلب به‌طور ظریفی در لفافۀ تبلیغات برخی محصولات، داروهای گیاهی یا دیدگاه‌های سیاسی قرار دارد. فقط وب‌سایت‌های مرتبط با ADHD نیستند که میتوانند اطلاعات غلط ارائه دهند بلکه وبلاگ‌ها و اتاق‌های گفتگو نیز همین‌طورند. در اینجا هرکس با هر اندیشۀ نابخردانهای می‌تواند در این مورد نظر دهد، بدون هیچ سند و مدرکی در این حوزه از پژوهش‌ها و بدون هیچ اطلاعات علمی‌ای که از این نظرات حمایت کند. بازدید من از این وبلاگ‌ها و اتاق‌های گفتگو، مرا متقاعد ساخت که گسترۀ وسیعی از اطلاعات که در این مکان‌ها رد و بدل می‌شود، نظرات بسیار غیرعلمی‌ای هستند و تا حد زیادی اشتباه‌اند. بنابراین، نه در کتابخانۀ محل، نه در کتاب‌فروشی و نه در اینترنت، هرگز شک گرایی خود را از دست ندهید؛ اما از جستجو هم ‌دست نکشید. شما برای پرورش فرزندتان به تمام اطلاعاتی که می‌توانید در مورد ADHD به دست آورید، نیاز دارید. مسلح کردن خود به تمام واقعیت‌هایی که آشکار میشوند، اولین گام به سوی «والد اجرایی » بودن است؛ والدی که در برابر مراقبت فرزندش توسط دیگران، چه پزشک، چه روانشناس، پرستار، مددکار اجتماعی یا آموزشگر، نهایت اقتدار تصمیم‌گیری‌اش را حفظ می‌کند. این متخصصان صرفاً مشاوران شما در حوزۀ تخصصشان هستند. هیچ‌کس- منظورم واقعاً هیچ‌کس است- فرزند شما را به خوبی شما نمی‌شناسد. اصل اساسی این کتاب این است که شما در رأس مراقبت‌های آموزشی و حرفه‌ای فرزندتان هستید. هر کدام از فصل‌های بعدی با هدف قدرتمند ساختن شما برای بر عهده گرفتن این مسئولیت نوشته شده است تا شما را از این احساس پریشانی آزاد سازد که دارید کنترل مراقبت از فرزندتان و شاید در این جریان فرزندتان را از دست می‌دهید. به‌طور خلاصه، این کتاب به شما می‌آموزد چگونه تصمیم بگیرید و حتی کِی این تصمیمات باید گرفته شوند؛ اما نمی‌تواند و نباید به جای شما برای فرزندتان تصمیم بگیرد. هیچ کتاب یا فرد دیگری هم نباید این کار را بکند. آموزه‌هایی که در این کتاب پیشنهاد می‌شود، از کارهای بالینی و پژوهش‌ها با چندین هزار خانوادۀ کودکان مبتلا به ADHD در طول 35 سال گذشته برخاسته است. همچنین از سیر تطور خویشتن به‌عنوان یک انسان، یک پدر، یک همسر، یک دانشمند، یک معلم، یک ناظر و یک متخصص بالینی شکل گرفته است. هیچ تک موردی نبوده که در این کتاب منجر به نتیجه‌گیری شده باشد. تنها یک کتاب عقاید مرا شکل نداده است. هیچ جرقۀ بینشی اتفاق نیفتاده است. در مقابل، هر زمان با خانوادۀ جدیدی کار کردم، کتاب جدیدی در این رابطه خواندم و به دانشجویان جدیدی درس دادم، درک فزاینده‌ای از اهمیت اصول کاری معینی داشتم. برخلاف فن‌های مدیریتی که به والدین آموزش داده‌ام و واقعیت‌هایی که در مورد این اختلال و درمان‌های جدید آن فراهم ساخته‌ام، این اصول از میان گسترۀ وسیعی از موقعیت‌ها، خانواده‌ها و حوزه‌های مشکل‌دار می‌گذرد. آن‌ها می‌توانند برای هر اقدامی که ممکن است از جانب فرزند مبتلا به ADHD تان انجام دهید، یک نگرش زیربنایی ایجاد کنند. اطلاعات و پیشنهاد‌هایی که در این کتاب آمده، شبیه همان چیزی است که به والدینی که فرزندشان را مورد ارزیابی قرار داده بودم، می‌گفتم. این توصیهها حاصل پژوهش‌های علمی فشرده است و به اندازۀ تقریباً 20-25 جلسه مشاوره یا درمان ارائه می‌کند. بااین‌وجود، در این کتاب تمام چیزهایی که به آن نیاز دارید را به دست نخواهید آورد. خلاصه کردن هزاران مقالۀ علمی پیرامون این موضوع در اینجا غیرممکن است و حتی اگر ADHD جزء آن دسته اختلال‌های روان‌شناختی کودکان باشد که به خوبی در مورد آن مطالعه شده، چیزهای زیادی وجود دارد که من و همکارانم همانند سایر دانشمندان بالینی نمیدانیم. ADHD هنوز هم در ذهن عموم مردم، همچنین مؤسسات آموزشی به درستی درک نشده و بحث‌انگیز است. این کتاب تلاش می‌کند تا با تکیه بر آنچه به تازگی مشخص شده، درست و از نظر علمی قابل اثبات است، از میان افسانه‌ها و اطلاعات نادرست در مورد ADHD عبور کند. در مورد مسائل خاصی که هیچ اطلاعاتی از آن در دست نیست یا اطلاعاتشان قطعی نیست، این را گفته‌ام. پژوهش‌های ما ادامه دارد. به‌علاوه هر مورد ADHD، منحصر به‌ فرد است. سازگار کردن اطلاعات و توصیه‌ها با شرایط فرزند خودتان و بافت منحصر به فرد خانوادۀ خود را باید برای شما باقی بگذارم. وقتی هنوز هم در مورد نحوۀ مدیریت مشکلات خاص در رابطه با فرزندتان سؤال دارید، قویاً پیشنهاد می‌کنم، به دنبال متخصصانی از جامعۀ خودتان بگردید که بیشترین اطلاعات را در مورد ADHD داشته باشند تا ببینید می‌توانند کمک کنند یا نه. آنچه در این کتاب خواهید یافت بخش اعظمی از چیزی است که باید در مورد ADHD بدانید و تغییرات خاصی که مجبور خواهید بود در زندگی خود و فرزندتان برای تحول دادن فرزندتان تا سطح یک بزرگسال با سازگاری مناسب ایجاد کنید. در کل، این اطلاعات با هدف آموزش والدگری اجرایی، بررسی علمی و اقدامات مبتنی بر اصول به شما ارائه می‌شود. اگرچه نظریاتی که در اینجا مطرح می‌شود از مردمان زیادی در طی 35 سال کار بالینی‌ام اثر پذیرفته، اما عقایدی که در اینجا مطرح می‌شود، اکیداً عقاید خود من یا عقاید همکارانم است که در آن فصول از آن‌ها نام برده شده است. سپاس و قدردانی یک‌بار دیگر می‌خواهم از همسرم، پت و پسرانمان، کن و استیو، به خاطر حمایت‌هایشان از نوشته‌هایم به‌طور کلی و این کتاب به‌طور خاص تشکر کنم. به قول میلتون: «آن‌ها به کسی که فقط ایستاده و منتظر است هم خدمت میکنند» و این قطعاً در مورد اعضای خانوادۀ یک نویسنده، درست است. مجدداً می‌خواهم عمیق‌ترین سپاسگزاری‌هایم را نسبت به سیمور وینگارتن و باب متلف از انتشارات گیلفورد به خاطر حمایتشان از ایدۀ این کتاب و توسعۀ نسخۀ ابتدایی تا نسخۀ نهایی در مراحل چاپ، هم در ویراست اول و هم در این نسخه بازبینی شده ابراز نمایم. از بین تعداد زیاد اعضای «خانوادۀ» گیلفورد، یک قدردانی اساسی باید به کریستین ام بنتون نثار گردد به خاطر سرمایه‌گذاری عظیمش در ویراست و سازمان‌دهی این کتاب، در طی تمام نسخه‌های ویراست شده و تشویق مداوم من به بیان مؤثر آنچه می‌خواهم بگویم و باید گفته شود. خوانده شدن و وجود این کتاب تا حد زیادی به خاطر اوست. در پایان، دوباره از تمام والدین کودکان مبتلا به ADHD که به‌منظور کمک به فرزندشان، مرا در زندگی‌شان شریک کردند، تشکر می‌کنم. خیلی از چیزهایی که از این کتاب یاد خواهید گرفت را آن‌ها به من یاد داده‌اند. فقط می‌توانم امیدوار باشم آن‌قدر خوب درس‌هایشان را آموخته باشم که برای شما و فرزندتان مفید باشد.

Keywords:
مدیریت اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی (ADHD):والدین, مدیریت اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی (ADHD):والدین