مبحث پول یکی از مفید­ترین و شاید بتوان گفت یکی از مناقشه­ آمیزترین مباحث اقتصادی است. به طوری که فهم صحیح مفاهیم پایه ­ای پول، شرط اساسی درک مناسب نحوه کارکرد اقتصاد و تعامل اجزای آن محسوب می­ گردد (شاکری، 1389: 807). اگر چه ممکن است پول به عنوان یک کالا محسوب شود، اما خدماتی که به وسیله پول حاصل می­ گردد منحصر به فرد بوده و ناشی از نقش و عملکرد انحصاری آن می ­باشد. در هر اقتصادی پول نقش و جایگاه اساسی دارد و به همین دلیل اقتصاددانان تلاش ویژه ­ای را به منظور تجزیه و تحلیل و شناسایی عوامل موثر بر تقاضای پول صرف کرده­ اند (گرجی، 1379: 135). به طور کلی هنگامی که پیرامون نظریه­ های پولی بحث می­شود، هدف بررسی ارتباطات منظم بین پول و سایر متغیر­های اقتصادی است. به عبارت دیگر مجموعه این نظریه­ ها به دنبال شناخت و تبیین رفتار­های جامعه پیرامون تقضای پول و نحوه تاثیر­پذیری آن از متغیر­های اقتصادی و یا تاثیر­گذاری آن بر رفتار این متغیر­ها می­باشند (مجتهد و حسن­زاده، 1384: 79). تقاضای پول و شکل آن یکی از عوامل اساسی تعیین کننده چگونگی اجرای سیاست پولی توسط مقامات پولی یک اقتصاد است. به همین دلیل است که در تحلیل­های اقتصاد کلان برای تقاضای پول نظریه­های متفاوتی ارائه شده است. به گونه­ای که هر نظریه­ای با طرح نکات جدیدی سعی کرده ­است از زوایای مختلفی به این موضوع بپردازد (رحمانی، 1383: 207). دنبال کردن جریان پول در اقتصاد و مشخص کردن ماهیت محدودیت کلاور[1] برای هر هر نوع مبادلات می­تواند به سرعت پیچیده شده و نیز از نظر تحلیلی غیر قابل بررسی گردد. این امر منجر به استفاده از طریق قرار دادن پول به طور مستقیم در تابع تولید یا تابع مطلوبیت شده است. در سال 1976 میگوئل سیدراسکی[2] الگوی پایه­ای فرانک[3] رمزی را با در نظر گرفتن مانده­های حقیقی پول بسط داد. به طوری که بر اساس الگوی سیدراسکی، پول نیز وارد تابع مطلوبیت می ­گردد؛ بنابراین تابع رفاه اجتماعی شامل مصرف و مانده ­های حقیقی پول می باشد ( بلانچارد و فیشر، 1376: 330). این تحقیق به دنبال آن است که تابع تقاضای پول را براساس یک الگوی پای ه­ای و اساسی در ادبیات اقتصاد کلان به نام الگوی سیدراسکی تصریح نماید. کاربرد این الگو می­ تواند در گسترش مدل­ های اقتصادکلان با مبانی خرد در اقتصاد ایران کمک نماید و زمینه­ های جدیدی را برای محققان و پژوهشگران فراهم آورد. هدف اصلی این پژوهش تصریح تابع تقاضای پول براساس الگوی سیدراسکی و برآورد آن با استفاده از تکنیک همجمعی برای اقتصاد ایران در دوره زمانی (1389-1357) می­باشد.

کلمات کلیدی