نویسندگان در رویارویی با جنگ به عنوان نمایندگان قشر فرهیخته ی جامعه، میتوانند با قلم خود، پیامهایی را به گوش جهانیان برسانند که افراد عادی قادر به آن نیستند. دو نویسنده ی متعهد و موفق معاصر، ژان ماری گوستاو لوکلزیوی فرانسوی و خالد حسینی افغان، از خلال دو رمان ستاره سرگردان و بادبادک باز، به بیان درگیری جوامع شان در جنگ، و سپس پیامدهای آن میپردازند. در هر دوی آثار مورد مطالعه، نویسندگان به موضوع جنگ به عنوان شالوده ی اصلی رمان پرداخته، و سپس سایر جریانات و اتفاقات رمان را از خلال همین محور اصلی، پیش میبرند. حال با توجه به اینکه هر دو نویسنده هم عصر هستند و هر دو نیز در مقابل یک پدیدهی مخرب، یعنی جنگ، قرار گرفته بودند و در هر دو داستان بخشی از جنگهایی که شخصیتهای اصلی با آنها مواجه بوده اند، ریشه های قومی و مذهبی دارد، این سوال پیش می آید که آیا بازتابی که از این پدیده ی مشترک در آثار ادبی خود دارند یکسان است؟ در صورت تشابه، این انعکاس تا چه حد اشتراکاتی را در بر خواهد داشت ؟ و به همین ترتیب، تا چه حد تفاوت دیدگاه این دو نویسنده در آثار مورد مطالعه نمود می یابد؟

کلمات کلیدی