کتاب \"اصول دراکر\" آخرین کتاب پیتر دراکر، اسطورهِ صاحبنظر در مدیریت نوین است. دراکر در مورد کتاب این گونه اظهار نظر می کند که اولا این کتاب مقدمه جامع و منسجمی در مورد مدیریت است و ثانیا پاسخ به سوالاتی است که مکررا پرسیده می شود: \"از کجا خواندن آثار دراکر را شروع کنم؟ کدام‌یک از کتاب‌هایش را باید حتما خواند؟\" در واقع، دراکر در این کتاب سعی کرده هرچه که در مدیریت سازمانها مهم است و مدیران باید به آن توجه خاص مبذول کنند را مطرح و بحث می کند. کتاب در سه بخش مدیریت، فرد و جامعه و در 26 فصل به رشته تحریر درآمده است و علاوه بر مروری جامع بر سیر تحولات در جامعه و مدیریت سازمانها به گونه ای مبسوط و جذاب، به مباحث و چالشهای متنوع سخت افزاری (استراتژی، ساختار، تصمیم گیری) و نرم افزاری (رهبری، ارزش، رفتار شهروندی) در اداره سازمانها با ذکر مثالهای جالب می پردازد. دراکر با نگاه تحلیلی و عمیقی که نسبت به موضوع مدیریت دارد، بر اصول مدیریتی تاکید دارد که کمتر به صراحت توسط دیگر صاحبنظران همتراز خود مورد اشاره قرار گرفته است. به عنوان مثال، در بخش اول، دراکر \"قصد یک واحد تجاری را خلق مشتری عنوان می کند، و از این منظر کار اصلی مدیریت شرکتها را بازاریابی و نوآوری می داند.\" او همچنین به مدیران گوشزد می کند که \"نتایج خارج سازمان است، هر چه در سازمان رخ می دهد هزینه است.\" دراکر با باور اصل مسئولیت پذیری سازمانها جمله \"مهم‌تر از هر چیزی، آگاهانه آسیب نزدن است\" را بیان می کند و هشدار می دهد که سازمانها هرگز نباید آگاهانه به دیگران و جامعه صدمه بزنند. در بخش دوم کتاب که بر مباحث فردی تمرکز یافته است، دراکر مکررا به برآوردن سهم افراد از کار و مسئولیت پذیری در قبال نتایج اشاره می کند. بزعم وی، \"تمرکز روی سهم منجر به ارتباطات همه‌جانبه می‌شود و کار تیمی را ممکن می‌سازد.\" وی در مبحث توسعه فردی و ارزیابی عملکرد کارکنان به مدیران گوشزد می کند که \"مبنای عملکرد، فقط نقاط قوت فرد است. عملکرد را نمی‌توان بر نقاط ضعف بنا کرد.\" دراکر در مبحث تصمیم گیری با نگاهی اخلاق مدارانه می گوید: \"افراد باید با چیزی که درست است شروع کنند\" در همین خصوص مفهوم \"شرایط مرزی\" را مطرح می کند، بدین معنی که \"هر تصمیمی برای این‌که موثر واقع شود باید شرایط مرزی اش را برآورده کند. به عبارت دیگر باید برای هدفش کفایت کند، در غیر اینصورت در رسیدن به اهدافش ناکام خواهد ماند.\" در باب فرآیند ارتباطات بین فردی هم تاکید می کند که \"ارتباطات موقعی معنی دارد و موثر واقع می افتد که گیرنده پیام مرکز توجه باشد. لذا، فرستنده پیام (مدیر) باید پیام خود را با توجه به مشخصات گیرنده پیام (کارمند، مشتری)، تنظیم کند.\" نهایتا در بخش سوم و پایانی کتاب، دراکر با مروری بر اعصار کشاورزی، صنعتی و فنآوری، ظهور جامعه دانشی را تحولی عظیم در حکومتداری و اداره سازمانها دانسته و مدیران را به درک بهتر این جامعه رو به فزونی دعوت می کند. او با اشاره به اینکه کارگران دانشی، حرفه ای و مسئولیت پذیر و تشنه برای معنی بخشی به زندگیشان هستند، بحث بخش اجتماعی را در کنار بخش دولتی و خصوصی مطرح می کند و بر این تاکید می کند بخش اجتماعی که در آن افراد عمدتا به صورت داوطلبانه می خواهند سهمی در کمک به دیگران و توسعه محله و جامعه خود داشته باشند در آینده سریعا رشد خواهد کرد. او در این بخش از کتاب مجددا به موضوع مورد علاقه خود، یعنی مسئولیت پذیری بر می گردد. بزعم وی، جامعه سازمانی ما باید از طریق تسریع و تسهیل در توسعه بخش اجتماعی، زمینه را برای رفتار شهروندی آماده سازد. او می گوید \"در جامعه ای که افراد نتوانند قبول مسئولیت کنند، نتوانند وارد عمل شوند تا تفاوت ایجاد کنند، شهروندی واقعی بی معنی است، در این شرایط سیاست هم توخالی است.\" دراکر کتاب را با موضعی انتقادی نسبت به رویکردهای سخت و اثباتگرایانه به پایان می رساند و تاکید می کند که \"حل مشکلات جامعه دانشی و کارآفرین تحلیل بیشتر نیست، درک بیشتر است.\" در مجموع، دراکر در این کتاب با طرح اصول و دیدگاههای مدیریتی خود که در طی شصت سال تحلیل سازمانها و مشاوره مدیران شکل گرفته تلاش می کند که خود را به خواننده آنطور که می خواهد بشناساند. کلام او صریح و مستقیم است و اغلب بسیار متقاعدکننده. یکی از ویژگیهای متمایزکننده هم این است که وی بر خلاف بسیاری از نویسندگان کتابهای نظری و تجویزی مدیریتی، مفاهیم مهمی مدیریتی، چون رهبری، استراتژی، ارتباطات، منابع انسانی و ... را با توسل به مثالهای بیشمار شخصی و تاریخی تبیین و تحلیل می کند؛ ویژگی ای که تاثیر بسزایی در جذابیت و خواندنی کردن کتاب دارد.