عنوان : بازتاب فرهنگ ایلامیان باستان در امپراتوری هخامنشیان

نجم الدین گیلانی (نویسنده اصلی),
نوع اثر: تالیف
شماره چاپ: اول
تاریخ انتشار: اسفند ۱۳۹۵
ناشر: هاوار
چکیده:

ایلام باستان از زمان ظهور تا فروپاشی به دست آشوریان، در کنار همسایگانی می زیست که دارای تمدن های بسیار عالی و پیشرفته ای بوده اند، مانند: آکد و سومر و بابل که تمدن درخشان خود را به ایلام عرضه داشت. ایلام و همسایگان غربی اش در دشت میان رودان، در تماس بسیار نزدیک و همیشگی بوده اند؛ گاهی این تماس ها دوستانه و مسالمت آمیز و زمانی خصمانه بوده است. در هر دو حال، موجب مبادلات فرهنگی و نفوذ تمدنی، خواه از این کشورها به ایلام، و خواه زمانی چند از ایلام به این نواحی بوده است. در واقع ایلام کنونی در طول تاریخ گذرگاه و گلوگاه تمدن میان رودان و فلات ایران بوده است. با وجود اینکه تاکنون تحقیقات زیادی در ارتباط با تمدن ایلام انجام شده است؛ ولی اطلاعات چندانی از خاستگاه و فرجام آن، روابط آن با دیگر تمدن های مناطق همجوار همچون بین-النهرین و فلات ایران، و تأثیر و تأثر آن بر تمدن هخامنشیان بیان نشده است. ایلامیان که از نظر فرهنگی به مرحله ی بالایی از زندگی شهرنشینی رسیده بودند و از سیستم اداری، حکومت داری، مذهبی و رفتاری بالایی برخوردار بودند؛ با ورود آریائیها به فلات ایران و همزیستی آنان با ایلامیان، جذب فرهنگ پربار ایلام شدند. در واقع می توان هخامنشیان را جیره خوار فرهنگی ایلامیان دانست. اگرچه مورخین خارجی و داخلی آگاهانه یا ناآگاهانه تاریخ و فرهنگ و تمدن ایلام را نادیده گرفته و معمولاً به حکومت های آریائی نژاد (ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی)، بیشتر توجه نشان داده و گویی که تاریخ باستانی این سرزمین با ورود آریائی ها آغاز می شود، اما شواهد موجود حاکی از آن است که ایلامیان در طول تاریخ ایران از جایگاه بالا و برتری برخوردار بوده اند و به سادگی نیز رامِ هخامنشیان نشدند، چنان که اولین و مُسرترین شورش ها بر علیه داریوش بزرگ را ایلامیان سامان می-دهند و هخامنشیان تنها با دادن امتیازاتی خاص موفق می شوند هم یاری و همکاری و پشتیبانی ایلامیان را به دست آورند. هخامنشیان در بسیاری از جنبه های فرهنگ و تمدن مانند: لباس، خط، اخلاق، هنر و معماری، اقتصاد، مذهب، دیوانسالاری و سیستم حکومتی تحت تأثیر و نفوذ مستقیم فرهنگ و تمدن ایلام باستان بودند. در واقع می توان گفت اگرچه ایلامیان به لحاظ سیاسی تحت سیطره ی هخامنشیان قرار گرفتند، ولی شکست های نظامی و سیاسی مانع از استمرار تاریخ و حیات مردم ایلام نشد و فرهنگ آنان از بین نرفت و مردم این دیار به کار و تلاش فرهنگی خود همچنان ادامه دادند. آنچه تاریخ را دوام می بخشد نیز همین مردم کشاورز و دهقان و هنرمند و فرهنگی می باشند. تکامل و پیشرفت بشری نیز نتیجه ی برهم انباشته شدن دانش و معارف این مردمان زحمتکش و انتقال آن به نسلهای بعد است که تقریباً می توان گفت جایگاه آنها آنگونه که باید در تاریخ مشخص نشده است و نادیده گرفته شده اند. چنانکه به طور طبیعی هر وقت انسانها در مقابل یک اثر تاریخی قرار می گیرند، به جای اینکه بپرسند سازنده و معمار آن اثر چه کسی بوده؟ و چه مردمانی به سختی مصالح آن اثر را جمع کرده اند، از حاکمی که در آن زندگی کرده است می پرسند (گرچه اقدامات سازنده برخی حاکمان را نباید نادیده انگاشت) و این مسئله ضعف تاریخ را نشان می دهد. بنابراین تمرکز این کتاب بیشتر بر تلاش ها و رنج های مردم ایلام در راستای اعتلای فرهنگ و تمدن ایران عهد هخامنشی و به تبع از آن دوره های پس از هخامنشیان می باشد و به قول حکما «چنین تاریخی است که فیلسوف می تواند خود را به نوشتن آن خرسند سازد.»

کلمات کلیدی:
فرهنگ، ایلامیان، باستان، هخامنشیان, فرهنگ, ایلامیان, باستان, هخامنشیان