در خلاف آمد عادت بطلب کام که من کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم کتاب حاضر ازجمله آثار ارزشمند در حوزه فلسفۀ اطلاعات و زاییدۀ باوری است مبنی بر این که در علم اطلاعات چیزی بیش از آنچه در دیدگاه‌های عام پذیرفته شده نسبت به علم و سرشت آن عرضه می‎شود، وجود دارد و باید وجود داشته باشد. نویسنده در توصیفِ این اعتقاد از آثار بسیاری از اندیشمندان و متفکران که در عرصه علم اطلاعات قلم زده‎اند، الهام گرفته است. به منظور تحقق این باور در این اثر، مباحث به شیوه‌ای کاملاً متفاوت، مبتکرانه و از نوع \\\"خلاف آمد عادتِ\\\" معهود در آثاری از این دست ارائه شده است . نکتۀ عمده و اصلی مطرح در این کتاب طرح و توصیفِ فلسفه غیرانتقادی است، آن هم در حالی که تسلط فلسفه انتقادی در بسیاری از رشته‎های علمی خدشه‎ناپذیر فرض می‎شود. یقیناً خوانندگان محترم با مطالعۀ کتاب به این تفاوتِ خارق عادت پی خواهند برد. در فصل نخست، بر ظرفیت متمایز تفکر تأکید شده است که باعث می‌شود دورنمای جدیدی برای واکاوی علم اطلاعات به روی ما گشوده شود. در فصل‌های دوم تا چهارم بر بازاندیشی در علم به‌ویژه علم اطلاعات به منزلۀ بینارشته تأکید می‌شود. در فصل‌های پنجم و ششم به واکاوی مباحث روش‌شناختی به شیوه‌ای کاملاً جدید در علم پرداخته شده است. در فصل هفتم استیلای علمی با مجاهدت‌های روش‌شناختی جدید و بازاندیشی در ماهیت دانش و علم اطلاعات تشریح می‎شود. فصل هشتم به الزامات دانش‌ورزی و دانش‌ورز بودن و چالش‌های پیشِ روی دانش‌ورز کنونی به‌طور جامع اختصاص دارد؛ و سرانجام در فصل نهم مبحث اصلی مورد توجه کتاب، یعنی بحث فلسفه غیرانتقادی و تفاوت آن با فلسفه انتقادی به شیوه‌ای بسیار جالب و قابل درک مطرح شده است. دراین کتاب بر اهمیت علم اطلاعات، نه تنها به عنوان بیناعلم، بلکه به عنوان دانش رهبری کننده امور در بافت مشی و مجاهدت‎های سپهر علم تاکید می‎شود.