عنوان : استانداردهای اعتبار بخشی در بیمارستا ن ها و ارائه راهکارهای اجرایی

آذر کفاش پور (نویسنده اصلی), مریم رمضانی(نویسنده اصلی) ,
نوع اثر: تالیف
شماره چاپ: اول
تاریخ انتشار: بهمن ۱۳۹۷
ناشر: مدید
چکیده:

ارزشیابی جزء جدایی ناپذیر هر فعالیت و کار اجرایی به شمار می رود زیرا با استفاه از اطلاعات قابل اندازه گیری، هدف اصلی سازمان ها که همانا بهبود فعالیت های اجرایی است، دنبال می شود (صدقیانی، 1376). بیمارستان ها نیز نظیر سایر سازمان ها نیازمند نظارت و ارزشیابی مستمر و دائمی هستند. با نگرش به وظایف اصلی این مراکز که درمان، آموزش، پژوهش و مشارکت در بهداشت جامعه است، این امر از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد شد (عرب و همکاران، 1384). اعتباربخشی یکی از سیستم های ارزیابی استاندارد است و به خاطر اهمیت، کارایی و نقش اساسی آن در در ارتقای کیفیت خدمات سلامت، بطور گسترده در سطح جهان برای ارزیابی سیستم های خدمات درمانی مورد استفاده قرار می گیرد (بیکر، 2008). در سال 1391 این شیوه ارزشیابی با هدف ایجاد و ارتقای فرهنگ ایمنی و کیفیت مراقبت از بیمار در کشور استقرار یافت (استنبری، 1999). هدف این فرایند، بهبود و استاندارد کردن فعالیتهای بیمارستانی از جنبه های مختلف، برپایه مستند سازی فعالیت ها و براساس ارزیابی سالانه خارج سازمانی و عمدتا داوطلبانه می باشد (گرین فیلد، 2008). اما از آنجا که مراکز خدمات درمانی زیادی در ایران، به دلیل غیر رقابتی بودن استقبال آنچنانی از استانداردهای بهبود کیفیت ننموده اند و با توجه به تعهد دولت نسبت به تامین سلامت جامعه این استانداردها در حال حاضر در ایران به صورت اجباری و غیر داوطلبانه صورت می پذیرد و عدم کسب امتیاز قابل قبول توسط بیمارستان ها به لغو پروانه آنها می انجامد. این مدل بومی شده که اجرای راهبردهای حیاتی بیمارستانها را تضمین می کند و در واقع برنامه تغییر را از لایه های بالای سازمان به لایه های پایین منتقل می کند اگر به طور مناسب در سازمان به کار گرفته شود موجب ارتقای انعطاف پذیری سازمان، افزایش مشارکت کارکنان، کاهش هزینه ها، افزایش رضایت مشتریان و کارکنان و در نهایت تعالی کسب و کار می شود (توفیقی و همکاران 1389). تا سال 2004 بیش از 60 کشور اقدام به اجرای استانداردهای اعتباربخشی از شیوه های متفاوت نموده اند (رضوی و محقق، 1387) و در کلیه کشورها بالاخص کشورهای توسعه یافته اجرای آن با موفقیت همراه بوده است به این دلیل که در بیمارستانهای این کشورها انواع سیستم های بهبود کیفیت از جمله مدل کیفیت جامع و مدل تعالی سازمانی اجرا گردیده، اگرچه مدلهای مذکور مربوط به مشاغل صنعتی بوده و به صورت اختصاصی برای بیمارستانها تدوین نگردیده است اما آشنایی مراکز درمانی این کشورها با واژه های مربوطه موجب تسریع در اجرای این استانداردها و اثربخشی آن گردیده است. بیش از 50% از بیمارستانهای ایران از حداقل استانداردهای مدون بین المللی در زمینه شاخصهای عملکردی برخوردارند و تنها یک بیمارستان در ایران وجود دارد که توانسته است امتیاز لازم جهت کسب درجه بهبود کیفیت کمیسیون مشترک بین المللی را به خود اختصاص دهد (بیکر ،2008). این موضوع نشان دهنده این است که در ایران هیچ گونه توجهی به استانداردهای جهانی نمی شود و بالطبع چارچوب های لازم نیز جهت استقرار آن در ایران وجود ندارد. سازمانها برای حرکت به سمت تعالی ناگزیر به استقرار سیستمهای نوین مدیریتی هستند. علی رغم انتشار کتابها و مقاله های متعدد در ایران در زمینه استقرار سیستم های بهبود کیفیت، پژوهش جامعی در بخش بهداشت و درمان کشور در این زمینه انجام نشده است، بالاخص در زمینه اجرای استانداردهای اعتباربخشی که به بیمارستان ها تحمیل و هزینه های گزافی که می تواند صرف ایمنی بیمار گردد در راستای اجرای استانداردهای اعتباربخشی به این امید مصرف می شود که بتواند رضایتمندی بیمار، رضایتمندی کارکنان و کاهش میزان خطا را در بیمارستان ها به دنبال داشته باشد (میر فخرالدینی، فرید و تورانلو،1388). دفتر ارزیابی خدمات سلامت وبویژه واحد ارزشیابی واعتباربخشی موسسات در ستاد مرکزی سازمان تاکنون از اثر بخشی و کم و کیف فعالیت های انجام یافته درحیطه ارزشیابی بیمارستانها و بخش های ویژه در ادارات کل استانی تصویری شفاف و عملیاتی در دست ندارد (سازمان بیمه خدمات درمانی،1389). مسؤلین برنامه ریزی مراقبت های بهداشتی و درمانی به دلیل اینکه ارائه شواهد (مبتنی بر اینکه برنامه های جدید متضمن تغییرات اساسی در مقایسه با برنامه های پیشین در جهت بهبود مراقبت بوده است) به سختی انجام می گیرد، نیاز به زمان زیادی دارد و نیاز به منابع اجرائی دارد به بررسی نتایج نمی پردازند و همین اصل مفید بودن ارزیابی بیمارستان ها را دچار تزلزل می کند (صدقیانی، 1384). از آنجا که کلیه بیمارستان ها در صدد کسب بالاترین درجه ارزشیابی می باشند اما اطلاعات شفافی در رابطه با اینکه بیمارستان هایی که در ارزشیابی درجه یک کسب نموده اند دارای چه شرایط و امکاناتی از جنبه منابع انسانی، اجرایی، سازمانی و فرهنگی می باشند در دسترس نیست تا بتوان به عنوان الگو در اختیار سایر بیمارستان ها قرار داد و همچنین دغدغه اصلی کنونی معاونت درمان مبنی بر اثربخشی یا عدم اثربخشی اجرای استانداردهای اعتباربخشی با توجه به صرف هزینه و وقت توسط بیمارستانها خلا موجود را پر رنگ تر می سازد و با توجه به این که در نیمه دوم سال 1391 و نیمه اول سال 1392 کلیه بیمارستان های خراسان رضوی مانند سایر بیمارستان های کشور ارزشیابی شده اند و با توجه به فقدان چارچوب مشخص جهت اجرای این استاندارد و لزوم توجه به بهبود مستمر کیفیت در بخش خدمات درمانی مطالعه حاضر در صدد است به بررسی تاثیر عوامل تعیین کننده اعتباربخشی بر عملکرد از طریق نتایج اعتباربخشی در بیمارستان های خراسان رضوی بپردازد. با توجه به اینکه بیمارستان ها درصدد دریافت بهترین درجه ارزشیابی می باشند اما راهکار و اطلاعات مورد نیاز جهت اکتساب آن را ندارند و با شبهه موجود مبنی بر اثربخشی یا عدم اثربخشی اجرای استانداردهای اعتباربخشی از سال 1391 توسط بیمارستان ها و صرف هزینه های گزاف از زمان شروع این استانداردها، به بررسی استانداردهای اعتباربخشی و عملکرد یرداخته می شود. تا کنون نظریه ها و رویکردهای متنوعی برای ارتقای کیفیت خدمات سلامت مورد استفاده قرار گرفته است که مهمترین آنها پیاده سازی استانداردهای ایزو، اجرای استانداردهای مدیریت کیفیت جامع، طرح تکریم ارباب رجوع و حاکمیت بالینی می باشد مقامات محترم وزارت برای دستیابی به حداکثر کیفیت و کسب رضایت بیماران این برنامه ها را پیاده سازی می نمایند. سمنانی (1389). باید در نظر گرفت در استانداردهای اعتباربخشی کیفیت ارائه طرح و نحوه اجرای آن در عمل بسیار حائز اهمیت است. واقعیت آن است که انجام این طرح به شیوه امروزی، با شکست مواجه خواهد شد و به جز گسترش سیستم بروکراتیک و کاغذ بازی چیز دیگری را به همراه نخواهد داشت. برای اجرای صحیح و موفقیت این طرح که به نظر می رسد بسیار با عجله تصمیم گیری شده است باید موانع موجود برداشته شود در غیر این صورت این طرح به طرحی توخالی با حجم بزرگ مبدل خواهد شد (بهدخت،1391). بنابراین مسئله حائز اهمیت این است که اجرای استانداردهای اعتباربخشی بالاجبار در بیمارستانها اجرایی و از همه مهم تر اینکه بدون ایجاد زمینه ی فکری در ایران شروع شده است و در صورت اثبات موثر بودن اجرای این استاندارد بیمارستان ها و کارکنان نیز انعطاف بیشتری در مساعد نمودن مسیر اجرای استانداردهای اعتباربخشی از خود نشان خواهند داد. روشن شدن این موضوع که چه عواملی بر کسب امتیاز ارزشیابی موثر است به بیمارستانها کمک خواهد کرد تا بتوانند در جهت کسب امتیاز ارزشیابی مناسب حرکت نمایند و با توجه به اینکه در سنجه های اعتباربخشی نحوه بکارگیری از منابع اجرایی، انسانی، سازمانی و فرهنگی بصورت غیر مستقیم مورد توجه ویژه قرار گرفته است با روشن شدن این موضوع می توان معاونت درمان را در بومی سازی مناسب تر این استاندارد یاری رساند و در رابطه با این سوال که آیا شیوه ارزشیابی به شیوه کنونی اثربخشی لازم را دارد (با توجه به اثبات اثربخش بودن این استاندارد بین المللی در سایر کشورها) بایستی موانع موجود برداشته شود که جز با اثبات اثربخشی این استاندارد امکان پذیر نمی باشد و شاید بتوان با تاکید بر نتیجه به جای مستند سازی و اجرا که در حال حاضر توسط معاونت درمان مورد توجه قرار می گیرد، هر چه سریع تر شیوه ارزشیابی را تغییر داده تا این استاندارد به سمت نتیجه محور بودن سوق پیدا کند. با توجه به دلایل فوق به نظر می رسد اگر موارد مذکور روشن گردد کمک شایانی به جامعه پزشکی در جهت جلوگیری از شکست اجرای این استاندارد بین المللی در ایران خواهد گردید. سازمان ها در هر محیطی که فعالیت نمایند، همیشه برای بهبود عملکرد خود تحت فشار هستند. از این رو آنان باید عملکرد خود را با استانداردهای جهانی مقایسه کنند و تلاش هایشان را بر رضایت مشتریان متمرکز نمایند. تعالی سازمان مشخص می کند که رضایت مشتری، اهداف کسب و کار، ایمنی و ملاحظات محیطی وابستگی متقابل دارند و این مساله در هر سازمانی درست است. به این ترتیب سوال اساسی این است که سازمان ها چگونه می توانند بفهمند به تعالی نزدیک شده اند یا در مسیر صحیح گام نهاده اند و چگونه می توانند پیشرفت و عملکرد خود را ارزیابی کنند. در سال های اخیر تلاش های زیادی صورت گرفته است تا استاندارد یا چارچوبی یافت شود تا سازمان ها با استفاده از آن بتوانند خود را ارزیابی کنند (اوکلند ،2001). مدیریت کیفیت فراگیر روشی است که هدف آن نیل به موفقیت در دراز مدت، از طریق جذب رضایت مشتری و تامین منافع همه اعضای سازمان و جامعه می باشد. در این روش نگرش سیستمی به مدیریت، بهبود مستمر، نگرش واقع بینانه در تصمیم گیری و روابط مبتنی بر منافع مشترک با تامین کنندگان حاصل می گردد، استانداردهای اعتباربخشی یکی از مدل های بهبود کیفیت است که به صورت اختصاصی جهت ارزشیابی بیمارستان ها استفاده می گردد (تقوی،1381) با الهام از بررسی های صورت گرفته، و با اقتباس از مدل آل خزنیان 2011 و آل اتل 2009 می توان عوامل فرهنگی، سازمانی، انسانی و اجرایی را به عنوان عوامل تعیین کننده موثر بر اعتباربخشی دانست و رضایت مندی کارکنان، مشتریان و میزان خطا را نیز به عنوان عوامل عملکردی بیمارستان ها قلمداد نمود در این رابطه مدل مفهومی زیر ارائه می گردد. به منظور برقراری یک سیستم ارزیابی عملکرد با تمرکز بر اندازه گیری کارایی نیاز به یک سیستم جدید و متفاوت از سیستم رسمی ارزیابی بیمارستان ها می باشد (ایل بیگی و همکاران، 1390) ، با توجه به شرایط ایران الگوی کمیسیون مشترک بهترین گزینه برای الگو برداری است (تبریزی و غریبی، 1390) و روش اعتباربخشی اثر مطلوبی بر فرایندهای بیمارستانی خواهد داشت (اعظمی و همکاران، 1391). در بررسی های متفاوت تاثیر برنامه های اعتباربخشی بر بهبود کیفیت بیمارستان ها کاملا مشهود دانسته شده است (گلرویا و همکاران، 2013). تاثیر مثبت راهبرد سازمانی بر عملکرد توسط فضلی و علیشاهی اثبات گردیده است(1391). رهبری بر توسعه نوآوری نیز موثر است (صادقی و همکاران،1390). تورانی، طبیبی و شهبازی تعهد رهبری را بر اجرای مدیریت کیفیت فراگیر موثر دانسته اند (1387). عوامل فردی و گروهی نیز بر توسعه نوآوری موثر است، تورانی، طبیبی و شهبازی عوامل ارتباطات مناسب سازمانی، ساختار مناسب، مشارکت کارکنان و کار تیمی را بر اجرای مدیریت کیفیت فراگیر موثر دانستند(1387). اما طالقانی و همکاران بین حمایت ادراک شده از سوی سازمان وتعهد عاطفی و هنجاری و عملکرد سازمانی رابطه معنادار مشاهده کردند اما بین حمایت ادراک شده و تعهد استمراری و عملکرد سازمانی رابطۀ معناداری مشاهده نکردند (1388). نوری عنوان می کند که ساختار سازمانی بر عملکرد سازمانی تاثیر دارد (1379). تاثیر مثبت ساختار سازمانی بر عملکرد نیز توسط فضلی و علیشاهی نشان داده شده است (1391)، عوامل سازمانی بر توسعه نوآوری موثر است (صادقی و همکاران،1390) ارتباطات مناسب سازمانی، ساختار مناسب، توجه مدیران به فرهنگ سازمانی، مشارکت کارکنان و توسعه منابع انسانی بر اجرای مدیریت کیفیت فراگیر موثر است (تورانی، طبیبی و شهبازی،1387). فادی و همکاران بیان می دارند که در اعتباربخشی بیمارستان ها، کیفیت بهتر نتیجه رهبری، تعهد و پشتیبانی، استفاده از داده ها، مدیریت کیفیت، مشارکت کارکنان و اندازه بیمارستان می باشد (2008). بین فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی رابطه وجود دارد (زمینی و حسینی نسب، 1388) فرهنگ سازمانی بر عملکرد تاثیر مثبت دارد (فضلی و علیشاهی،1391). فرهنگ سازمانی بر توسعه نوآوری نیز موثر است (صادقی و همکاران،1390) توجه مدیران به فرهنگ سازمانی بر اجرای مدیریت کیفیت فراگیر موثر است (تورانی و همکاران، 1387) رابطه فرهنگ سازمانی و توسعه الگوی بهبود کیفیت در بیمارستان ها نیز توسط وطن خواه و همکاران نشان داده شده است (1389). رضایت شغلی کارکنان بیمارستان به دنبال اقدامات گروه های بهبود کیفیت در ابعاد رضایت از ارتقاء شغلی، قوانین و مقررات، همکاران، ماهیت شغل، ارتباطات سازمانی و اهداف سازمانی افزایش می یابد، (ظهیری و همکاران،1389) رضایت بیماران به دنبال اقدامات گروه های بهبود کیفیت افزایش یافته است (ظهیری و همکاران،1389) حقوق بیماران در استانداردهای اعتباربخشی در نظر گرفته شده است (رمضانی و همکاران،1388)، تاثیر سازمانی، تاثیر مالی و ارائه اقدامات با کیفیت و ارزیابی برنامه، دیدگاه مشتریان یا رضایت بیماران و افشاء عمومی دریافت مدرک معتبر ارزشیابی از انگیزه های اجرای استانداردهای اعتباربخشی می باشد (گرین فیلد و برایت وایت (2008). اعتباربخشی معیار مناسبی برای اندازه گیری کیفیت بهتر از دیدگاه مشتری نیست و اینکه اعتباربخشی ممکن است یک گام به سوی بهبود کیفیت باشد اما فاکتور اساسی برای اندازه گیری تحقق خواسته های مشتری نمی باشد، (ساک و همکاران،2011) (دانیلا و آیون عنوان کردند که علی رغم اینکه رضایت بیمار به عنوان یکی از مهم ترین شاخص های اعتباربخشی در نظر گرفته می شود اما بیمارستان ها به این معقوله توجه کافی ندارند 2013) در اولین سال اعتباربخشی در ایران بیمارستان هایی امتیاز بالایی کسب نموده اند که قبل از اجرای استانداردهای اعتباربخشی عملکرد مناسبی داشته اند و ممکن است عملکرد بیمارستان ها نتایج اعتباربخشی را تحت تاثیر قرار داده باشد بدین معنا که ممکن است بیمارستان هایی که از قبل در زمینه امور اجرایی در جهت رضایت بیماران، کارکنان و میزان خطا گام های مثبتی برداشته اند در سال اول اعتباربخشی توانسته اند امتیازی بالاتر از سایر مراکز سطح پائین کسب نمایند، و درجه اعتباربخشی بیمارستان ها ممکن است تحت تاثیر رضایتمندی بیماران، کارکنان و خطا و اقداماتی که از قبل در بیمارستان های درجه یک در این زمینه صورت گرفته است قرار گرفته باشد تورانی، طبیبی و شهبازی نیز نشان دادند توجه به مشتری بر اجرای مدیریت کیفیت فراگیر موثر است (1387). رویکرد تنبیهی صرف\\\" را برای جلوگیری از رخداد مجدد خطا بی تاثیر است (کبیرزاده و همکاران،1390). کیکاووسی آرانی و همکاران نشان دادند که فرد ارائه دهنده ی خدمت و محیط کار به عنوان تهدیدات آشکار موثر بر خطای پزشکی محسوب می شود، (1392) فرهنگ مدیریت خطای سازمانی می تواند به کاهش پیامدهای منفی حاصل از بروز خطاها، همچون از دست دادن زمان و نقص در ارائه خدمات به بیماران، کمک کند، (شیرازی و پور،1392). بین میزان مرگ و میر و درجه ارزشیابی بیماران (صادقی فر و همکاران،1390) و بین درجه ارزشیابی بیمارستان ها و شاخص های عملکردی رابطه وجود دارد (کرمی و همکاران،1389) نیکلاس و همکاران پنج دسته :جهت خطا معرفی کردند که شامل فردی، تیمی، وظیفه ای، بیمار و محیطی می باشد (2008). و با توجه به مسولیت دولت و بیمارستانها در قبال سلامت جامعه و با توجه به میزان تاثیر عوامل اجرایی، انسانی، سازمانی و فرهنگی لازم است به ترتیب به عوامل مذکور توجه شود و تمهیداتی مرتبط با این عوامل در راستای اجرای موفقیت آمیز استانداردهای اعتباربخشی اندیشیده شود و بیمارستان ها نیز در جهت رفع موانع موجود تلاش نمایند و به رضایتمندی بیماران، کارکنان و میزان خطا به عنوان شاخص های مهم عملکردی بیمارستان ها توجه نموده و جهت جلوگیری از مستند سازی محض بیمارستان ها را در راستای اجرای موثر و اثربخش استانداردهای اعتباربخشی رهنمون سازند، ضمن اینکه بیمارستان هایی مانند بیمارستان های خیریه، که از حداقل شرایط لازم جهت اجرای استانداردها برخوردار نیستند، جهت مساعد شدن زیر ساخت ها و روشن شدن ابهامات سنجه های اعتباربخشی در فازهای بعدی اجرای استانداردهای اعتباربخشی مورد هدف قرار گیرند و سایر بیمارستان ها نیز به صورت هدفمند و کنترل شده به صورتی که از دوباره کاری های مداوم جلوگیری گردد توسط معاونت درمان هدایت گردند. معاونت درمان به بنچ مارکتینگ توجه بیشتری نموده و از این طریق از اتلاف منابع بیمارستانی که می تواند صرف امور سلامت جامعه گردد و در حال حاضر صرف مستند سازی و تلاش جهت کسب درجه یک ارزشیابی می گردد جلوگیری نماید. عوامل اجرایی نقش بسزایی بر نتایج اعتباربخشی بیمارستان ها دارد، لذا لازم است بیمارستان ها به ابزارها و حمایت های لازم جهت اجرای استاندارهای اعتباربخشی اهمیت داده و جهت بهبود اجرای وضعیت استانداردهای اعتباربخشی شرایط لازم را مهیا نمایند و معاونت درمان از گروهی خبره و متخصص به مباحث اعتباربخشی جهت آموزش بیمارستانها با برگزاری جلسات مداوم استفاده نماید. همچنین معاونت محترم درمان قبل از شروع فاز دوم اجرای استانداردهای اعتباربخشی اقدام به توجیه مدیران ارشد بیمارستان ها نمایند و مدیران ارشد بیمارستان ها نیز نسبت به اجرای استانداردهای اعتباربخشی با هدف بهبود کیفیت تلاش نمایند و با مستند سازی صرف، زمینه ساز شکست اجرای استانداردهای اعتباربخشی و صرف هزینه های گزاف مالی و غیر مالی بدون اثربخشی نگردند. یکی از عوامل موثر بر نتایج اعتباربخشی بیمارستان ها عوامل انسانی است بنابراین لازم است در روند استخدام کارکنان به گزینش افراد متعهد توجه بیشتری شده، مشوق های مادی و غیر مادی خردمندانه ای در جهت رفتارهای شایسته کارکنان پرداخت گردد تا بدین وسیله رفتار شهروندی کارکنان و تعهد سازمانی ارتقاء یافته و بوسیله انتساب مسولین شایسته و در جریان قرار دادن کارکنان در کلیه امور اجرایی، زمینه ساز از بین بردن مقاومت کارکنان نسبت به تغییرات باشند. عوامل سازمانی بر نتایج اعتباربخشی بیمارستان ها موثر است بنابراین بیمارستان ها باید نسبت به رعایت عدالت رویه ای و عدالت مراوده ای حساسیت بیشتری نشان داده و در انجام امور به نظرات کارکنان توجه نمایند تا زمینه ساز رضایتمندی کارکنان گردند و عدالت رویه ای و مراوده ای را هم راستا با مواجهه مثبت با تغییرات نمایند. عوامل فرهنگی بر نتایج اعتباربخشی بیمارستان ها موثر است بنابراین پیشنهاد می گردد بیمارستان ها ارزش های بیمارستان را مشخص و سرلوحه کار قرار دهند تا زمینه ساز یکپارچگی در بیمارستان گردند و جهت پرداخت پاداش بخش نامه های روشنی تدوین نمایند به گونه ای که انصاف و عدالت در بیمارستان ها نهادینه گردیده و کارکنان انصاف و عدالت را باور کنند، ضمن اینکه با برگزاری مداوم کمیته ها و نظر خواهی و مواجهه منطقی با نظرات مخالف زمینه ساز سازش با پدیده تعارض در کارکنان گردند. اعتباربخشی بیمارستان ها بر رضایتمندی کارکنان را تحت تاثیر قرار می دهد، با توجه به اینکه خدماتی بودن بیمارستان ها اصل رابطه رضایتمندی کارکنان با رضایتمندی بیماران را بصورت جدی تر مشهود می سازد، در واقع بهبود رضایتمندی بیماران بدون رضایتمندی کارکنان محقق نمی گردد به معاونت درمان پیشنهاد می گردد تصمیمات لازم در زمینه تعداد پرسنل مورد نیاز به ازای هر بیمار و حقوق و پاداش منصفانه را اتخاذ نموده و بخش نامه های مرتبط را به بیمارستان ها ابلاغ نماید و بیمارستان ها نیز جهت جلوگیری از سرازیر شدن نیروهای آموزش دیده و مجرب به سمت بیمارستان های با امکانات رفاهی بهتر و پرداختیهای بیشتر سیاست هایی مبتنی بر جذب و حفظ کارکنان مجرب اتخاذ نموده و اقدام به نیازسنجی خدمات مورد نیاز جامعه نمایند تا امکان فراهم نمودن تسهیلات لازم جهت پرسنل و در نتیجه رضایت مندی بیماران محقق گردد. نتایج اعتباربخشی بیمارستان ها بر رضایتمندی بیماران تاثیر دارد، بنابراین پیشنهاد می گردد بیمارستان ها استانداردهای اعتباربخشی را به سمت رضایتمندی بیماران سوق داده و همگام با اجرای استانداردهای اعتباربخشی نسبت به سنجش میزان رضایتمندی بیماران اقدام نموده و معاونت محترم درمان نیز پرسشنامه استانداردی تهیه نموده و با اطلاع رسانی عمومی مبنی بر بی تاثیر بودن تکمیل پرسشنامه های معاونت درمان بر روند درمان بیماران و در نتیجه آشنایی هرچه بیشتر بیماران در زمینه استانداردهای اعتباربخشی به صورت رندوم رضایتمندی بیماران را مورد سنجش قرار داده و اقدامات اصلاحی لازم در جهت اثربخشی استانداردهای اعتباربخشی صورت گیرد. با توجه به اینکه نتایج اعتباربخشی بیمارستان ها بر میزان خطا تاثیر دارد، پیشنهاد می گردد بیمارستان ها نسبت به ایجاد فرهنگ مدیریت خطا تلاش نمایند و معاونت محترم درمان نیز نسبت به تکمیل و تجزیه و تحلیل گزارشات خطای بیمارستانی تاکید بیشتری نموده و میزان خطای بیمارستانی را به عنوان یکی از شاخص های عملکردی و الزامی به بیمارستان ها ابلاغ نمایند و بیمارستان ها نیز تحلیل نتایج گزارشات خطا را به عنوان یکی از عوامل تعیین کننده اولویت های آموزشی تعیین نمایند. .

کلمات کلیدی:
استانداردهای اعتبار بخشی, استانداردهای اعتبار بخشی