اسطوره ها یکی از سر متنهای اصلی متون دینی هستند. بررسی تطیبقی این گزاره ها ی اسطوره ای می تواند ذهن را بر یگانگی بن مایه ها و ریشه های جهان بینی الهی و جهان بینی فطری اسطوره سازان نخستین، در تعامل با جهان آفاقی و انفسی رهنمون شود. بنابراین ما در این مقال می کوشیم روابط فرامتنی و بینامتنی اسطوره ها را با روایات دینی بکاویم و به عبارت دیگر ببینیم که این روایات دارای چه بن مایه های مشترکی با اسطوره اند. بررسی تطبیقی این روایات نشان می دهد پاره ای باورهای ژرف و بنیادین اسطوره ای در متون دینی حضور دارند که نه تنها در متون دینی وحیانی، بلکه در دینهای اسطوره ای پیش از ظهور آیین های آسمانی نیز، حضوری پرمعنا و با اهمیت داشته اند، بخش گسترده ای از سازه های اساطیری مشترک قرآن و کتاب مقدس از این دست هستند. این سازه ها به طور کلی دو گونه اند. گونه ای از آنها بن مایه هایی اساسی اند که یا به تکرار در این روایات آمده اند و یا چندان بنیادی اند که حتی اگر از بسامد بالایی برخودار نباشند، به جهت اشتراکی که با سایر روایات دینی دارند از نظر پژوهش تطبیقی اساطیر در روایات دینی دارای اهمیت بسزایی هستند؛ و گونه ی دیگر سازه هایی اساطیری هستند که در ساختار بعضی از داستان های قرآن و کتاب مقدس به طور مشترک به کار گرفته شده اند.

کلمات کلیدی