تشکیل دولت ملی یکی از تحولات مهم واثرگذار در حوزه روابط بین الملل درسه قرن گذشته به شمار می آید.اهمیت واثرگذاری این پدیده دروقوع تحولات وحوادث جهانی،باعنایت به دو پدیده به ظاهر متضاد-تفاوت وتشابه-قابل فهم است.یکی از عناصر مشترک در این دوگانگی مفهومی،مسئله هویت/Identity می باشد که به عنوان وجه تمایز یک دولت-ملت از سایر واحدهای مشابه وهمزمان عامل پیوند دهنده وهمگرا با همین بازیگران محسوب می گردد.در واقع یکی از کارکرد های نهاد دولت،تعریف -هویت ملی-جهت ایفای نقشهاوکارویژه های این مفهوم می باشد.انقلاب 1357 ایران باعنایت به تغییرات گسترده ای که درحوزه های اجتماعی وسیاسی به همراه داشت،نهاد دولت رابه تغییر تعریف هویت ملی متفاوت با نظام گذشته واداشت.در این بین عامل ایدئولوژی ومکتب اهمیت فوق العاده ای دراین بازتعریف کسب ودر تجدید مفاهیم،نگرش ومطالب نظام آموزشی ازجمله دروس مربوط به تاریخ بازنمود پیدا نمود.این امر بخصوص باتوجه به بازتاب انقلاب اسلامی در حوزه روابط بین الملل همچون نقد وضع موجود،گسترش عدالت،استعمار ستیزی و......قابل فهم تر می باشد.لیکن با عنایت به تحولات رخداده اخیر درعرصه بین الملل وتغییرات شگرفی که در حوزه رفتار واهداف دولتها جهت تطابق با این فضای نوین پس از جنگ سرد حادث گردیده است،نیاز به بازتعریف دیگری از موضوع هویت خودی/دیگری درکتب تاریخی درسی احساس می گردد.دراین امر عوامل دیگری جدای از ایدئولوژی همچون -ایرانیت-و-مدرنیت- کارساز می باشد.

کلمات کلیدی