عنوان : ( تبلور نظری و کاربردی علوم شناختی در روان شناسی و آموزش کودکان استثنایی )
نویسندگان: سید محسن اصغری نکاح ,چکیده
بیان مساله: کودکان استثنایی نسبت به همسالانعادی خویش از جنبههای شناختی، هیجانی، اجتماعی، حسی– حرکتی و عصبشناختی دارای تفاوتهای کمی و کیفی مختلفی میباشند و چنین تفاوتهایی فرصت بی بدیلی را برای نظریه پردازی و بکاربستن و آزمونگری یافتههای مطالعات علوم شناختی فراهمآورده است. کودکان استثنایی به عنوان یکی از گروههای هدفاصلی، مطالعات علومشناختی و از مخاطبان ویژه کاربرد یافتههای این حوزه میباشند و مرور پیشینه علوم شناختی نشانمیدهد پژوهش برروی آنها در پیدایش و گسترش ایدههای نظری و کاربردیعلوم شناختی از جایگاهویژهای داشته است ،بعبارتی گروههای مختلف کودکان استثنایی از جمله کودکان کمتوانذهنی(MR)،کودکان سرآمد و تیزهوش، کودکان دارای اختلالات ویژه یادگیری(SLD)، اختلالات طیف اتیسم(ASDs) ، کودکانآسیب دیده شنوایی و بینایی و کودکان دارای اختلالات رقتاری هیجانی(EBD) ، از جمله گروههای اصلی مطالعات شناختی بوده اند و برنامه های آموزشی و درمانی کودکان استثنایی نیز با یافتهها و پژوهشهای علوم شناختی ارتباط قابلملاحظه وسیعی دارد به گونهای که میتوان گفت بین علومشناختی و حوزه کودکان استثنایی تعاملی و منافعی دوسویه برقرار گریده است. هدف مطالعه: هدف اصلی مقاله حاضر آناست که ،ضمن بررسی توصیفی– تحلیلی پژوهشها و فعالیتهای تخصصی حیطه کودکاناستثنایی از منظر علوم شناختی ، جایگاه و ارتباط دوسویه علوم شناختی و روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی را مورد بررسی قرار داده و برخی از کاربردهای یافتههای علوم شناختی در آموزش و توانبخشی کودکان با نیازهای ویژه را تبین نماید و بدین جهت به جستجوی پرسشهای ذیل میپردازد: براساس مرور نظریهها ویافتههای علومشناختی،جایگاه این علوم در تبیین ویژگی ها و اختلالات کودکان استثنایی چیست؟ کاربردهای علومشناختی در برنامههای آموزشی و درمانی کودکان استثنایی چیست ؟ چگونه میتوان کاربرد نظریهها و یافتههای علومشناختی را در آموزش و پرورش کودکان استثنایی ایران گسترش داد؟ روش تحقیق: بررسی حاضر در زمره پژوهشهای مروری-تحلیلی محسوب میگردد و از طریق مطالعه و بررسی مباحث نظری علوم شناختی و یافتههای پژوهشی آن در حوزه روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی صورت پذیرفته، که طی آن پژوهشگر با بهرهجستن از تجارببالینی خویش در طراحی و اجرای مداخلات آموزشی و توانبخشی به کندوکاو وتحلیل جایگاه یافتههای علوم شناختی در حوزه تعلیمو تربیت و درمان کودکان استثنایی و راهکارهای گسترش کاربرد آن در تعلیم و تربیت و توانبخشی کودکان استثنایی در ایران میپردازد. یافته ها: علاوه بر آنکه تدوین اولین ابزار اندازهگیری شناختی( آزمون هوش بینه) مرهون توجه به کودکان کمتوان ذهنی(MR) است، مرور تاریخچه مطالعات علومشناختی نشان میدهد کودکان استثنایی در بروز و گسترش برخی ایدههای پژوهشی و نظریه پردازی شناختی نقش عمدهای داشتهاند از جمله کودکان اتستیک در گسترش مطالعات نظریه ذهن(TOM) ، و ایده انسجاممرکزی ضعیف(WSC)، و مطالعات پردازشچهره ؛ کودکان دچار اختلالات ویژه یادگیری در تبین راهبردهای فراشناختی و کارکردهای اجرایی (EFs) و اختلالبیشفعالی و نقصتوجه در گسترش کارکردهای اجرایی و بویژه در زمینه بازداری و درحیطه حافظهکاری (WM)؛ افراد ساوانت و اتیسمهای دارای توانمندیهای شناختی جزیرهای در ایدهپردازی گاردنر برای هوشهای چندگانه(MI) ؛ ناشنوایان و کودکان نارساخوان در گسترش مطالعات زبانشناختی و در مطالعات نظام بازشناسی کلمه ؛نقش عمده و قابل ملاحظهای داشته اند، و همچنین نظریهها و یافتههای علوم شناختی نیز بصورت متقابل در تبیین ویژگیها و اختلالات کودکان استثنایی و بویژه در ایجاد جهتگیریهای نوین در برنامههای آموزشویژه و در طراحی و اجرای مداخلات درمانی این کودکان نقشتعیین کننده ای داشتهاست که ، آموزش راهبردهای فراشناختی و آموزش مبتنی برکارکردهایاجرایی،آموزش خودآموزی و مداخلات مبتنی بر خودنظارتی،تدوین داستانهای اجتماعی، تدوین برنامه ترمیمی اختلالات یادگیری مبتنی بر هوشهای چندگانه ؛نمونههای بارزی از اثرگذاریهای علوم شناختی در آموزش و توانبخشی کودکان استثنایی میباشد. نتیجه گیری: بررسی پژوهشهای علوم شناختی و مطالعات و مداخلات آموزشی-درمانی کودکان استثنایی نشان میدهد، حوزه روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی هم در نظریهپردازیشناختی و پیدایش ایدههای زیربنایی پژوهشهای علومشناختی و هم در رشد و گسترش کاربردی یافتههای علوم شناختی در تعلیم و تربیت و درمان کودکان با نیازهای ویژه تبادل و تعاملی دوسویه داشتهاند.از یک سو گروههای مختلف کودکان استثنایی نمونههای بیبدیلی برای پژوهشها و ایدهپردازیهای شناختی بوده اند و از طرفدیگر علوم شناختی در شناخت بیشتر ویژگیهایکودکان استثنایی و در ارایه تبیینهای نوینی از اختلالات و بویژه در ایجاد تحول در جهتگیریهای آموزشی و درمانی تاثیر بسزایی داشته است. بازنگری در برنامه های آموزش عالی و تربیت معلم با غنی سازی رویکردهای شناختی، ارتقای برنامه های ضمن خدمت، تغییر در محتوای برنامه های آموزشی و کتب درسی و برخی مناسب سازی های فضا و امکانات آموزشی ، ازجمله راهکارهایی هستند که جهت گسترش کاربرد نظریهها و یافتههای علومشناختی در آموزش و پرورش کودکان استثنایی ایران مورد بحث قرار می گیرند.
کلمات کلیدی
, کودکان استثنایی , علوم شناختی, برنامههای آموزش ویژه, مداخلات درمانی کودکان استثنایی@inproceedings{paperid:1025124,
author = {اصغری نکاح, سید محسن},
title = {تبلور نظری و کاربردی علوم شناختی در روان شناسی و آموزش کودکان استثنایی},
booktitle = {یافته های علوم شناختی در تعلیم و تربیت},
year = {2011},
location = {مشهد, ايران},
keywords = {کودکان استثنایی ، علوم شناختی، برنامههای آموزش ویژه، مداخلات درمانی کودکان استثنایی},
}
%0 Conference Proceedings
%T تبلور نظری و کاربردی علوم شناختی در روان شناسی و آموزش کودکان استثنایی
%A اصغری نکاح, سید محسن
%J یافته های علوم شناختی در تعلیم و تربیت
%D 2011