پژوهش های حفاظت گیاهان ایران, دوره (26), شماره (3), سال (2012-12) , صفحات (278-287)

عنوان : ( بررسی چگونگی پاسخ جودره (Hordeum spontaneum) و گندم (Triticum aestivum) به علف‎کش های مختلف در شرایط گلخانه ای )

نویسندگان: سید احمد حسینی , محمدحسن راشدمحصل , مهدی نصیری محلاتی , کمال حاج محمدنیا قالی باف ,
فایل: Full Text

استناددهی: BibTeX | EndNote

چکیده

به منظور بررسی کارایی علف‎کش های مختلف در کنترل علف هرز باریک برگ جودره (Hordeum spontaneum) و مطالعه پاسخ جودره و گندم (Triticum aestivum) رقم چمران به علف‎کش های مختلف، آزمایش دُز پاسخ گلدانی در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1387 اجرا شد. علف‎کش های کلودینافوپ پروپارژیل، پینوکسادن، سولفوسولفورون، و متسولفورون متیل+ سولفوسولفورون، به صورت پس رویشی در مرحله دو تا سه برگی جودره و گندم، و علف‎کش ایزوپروترون+ دیفلوفنیکان به صورت پیش رویشی به کار برده شدند. سه هفته بعد از سمپاشی وزن خشک بوته ها در هر تیمار اندازه گیری شد و سپس شاخص های GR50 و GR25 (به ترتیب دُز لازم علف‎کش برای 50 و 25 درصد کاهش رشد در مقایسه با شاهد) محاسبه شد. نتایج نشان داد که به دلیل تحمل بالای جودره، هیچ یک از علف‎کش ها قادر نبودند بدون خسارت به گندم به طور کامل موجب نابودی جودره شوند. علف‎کش متسولفورون متیل+ سولفوسولفورون بهترین گزینه برای کنترل جودره در گندم بود، به طوری که زیست توده جودره در دُز توصیه شده آن حدود 32 درصد و در بالاترین دُز حداکثر 3/61 کاهش یافت، در حالی که حداکثر کاهش رشد گندم در بالاترین دُز 5/21 درصد بود. علف‎کش های کلودینافوپ و پینوکسادن حتی در مقادیر بالاتر از دُز توصیه شده تأثیری بر جودره نداشته و از آن ها نمی‏توان برای کنترل جودره استفاده کرد. سولفوسولفورون در دُز توصیه شده تأثیر زیادی روی جودره نداشت، اما در مقادیر بالاتر موجب کاهش معنی‎دار زیست توده جودره و گندم شد.

کلمات کلیدی

, تحمل علف‎کش, دُز- پاسخ, کنترل شیمیایی, علف‎ ‎هرز باریک برگ.