عنوان : ( تأثیر الهیات فلسفی مسلمانان بر رنسانس عقلی اروپاییان )
نویسندگان: علیرضا آزاد , تکتم آزاد ,چکیده
مسیحیان در آغاز، فلسفه مدونی نداشتند اما نیاز به تبیین کلامی بُنمایههای اعتقادی دین مسیح و نیز مجادلات میان آنان و یهودیان سبب شد که آباء کلیسا پس از چندی، رو به سوی فلسفه و علوم عقلی آوردند. جهان مسیحیت ابتدا به سراغ فلسفه افلاطونی و سپس نوافلاطونی و بعد از آن ارسطویی رفت. از قرن دوازدهم میلادی ترجمههای لاتین کتابهای فیلسوفان مسلمان نظیر ابنسینا و ابنرشد در دسترس حکیمان مسیحی قرار گرفت و تأثیر بسزایی در نهضت علمی و رنسانس عقلی و احیای فلسفی آنان داشت. در این مقاله، دامنه تأثیر اندیشه های این دو فیلسوف اسلامی بر اروپای مسیحی طی قرون وسطی به روش کتابخانه ای جمع آوری و به روش توصیفی، تشریح شده است. در مجموع باید گفت سه نظر از نظریات ابنسینا بیشترین تأثیر را بر فلاسفه مدرسی قرون وسطی مانند آلبرت کبیر، توماس آکوویناس، راجر بیکن و دنز اسکوتوس داشت: شناخت و اشراق، رابطه ذات و وجود، مبدأ فردیت ماده. اما در عین حال، مخالفت هایی نیز از سوی افرادی مانند گیوم که آموزه های سینوی را مغایر اصول شریعت مسیحی می دانستند، صورت گرفت. اهتمام ابنرشد در ایجاد تلائم میان دین و عقل سرمشق خوبی برای حکمای اسکولاستیک شد. از میان مسیحیان توماس آکوویناس با الهام از روش ابنرشد و البته با هدف مخالفت با آموزههای او سعی در ایجاد وحدت میان اندیشههای فلسفه افلاطون و آموزههای مسیحیت کرد. گسترش آراء ابن¬رشد سبب پیدایش نهضتی علمی شد که به ابن¬رشدگرایی لاتینی نام¬بردار گشت و سیژر برابانی، یحیای باکنتروپ، ژرم کاردان، مایکل اسکوت و تادئوس پارمایی متأثر از این جریان به ارائه دیدگاههای خویش پرداختند.
کلمات کلیدی
, الهیات مسیحی, قرون وسطی, فلسفه اسلامی, ابن¬سینا, ابن¬رشد@inproceedings{paperid:1056744,
author = {آزاد, علیرضا and تکتم آزاد},
title = {تأثیر الهیات فلسفی مسلمانان بر رنسانس عقلی اروپاییان},
booktitle = {تعامل های جهان اسلام و غرب تا عصر رنسانس},
year = {2016},
location = {مشهد, ايران},
keywords = {الهیات مسیحی، قرون وسطی، فلسفه اسلامی، ابن¬سینا، ابن¬رشد},
}
%0 Conference Proceedings
%T تأثیر الهیات فلسفی مسلمانان بر رنسانس عقلی اروپاییان
%A آزاد, علیرضا
%A تکتم آزاد
%J تعامل های جهان اسلام و غرب تا عصر رنسانس
%D 2016