عنوان : ( ناهمخوانی تحصیل-شغل؛ شاخص کیفیت تعامل صنعت و دانشگاه )
نویسندگان: سید سعید ملک الساداتی , اکرم درتومی ,بر اساس تصمیم نویسنده مقاله دسترسی به متن کامل برای اعضای غیر دانشگاه ممکن نیست
چکیده
علی رغم اهمیت بسیار بالای نظریه سرمایه انسانی، این نظریه نسبت به پیچیدگی های بازار کار غفلت ورزیده و تنها کمیت سرمایه انسانی را بدون توجه به ویژگی های آن، نحوه تخصیص و جایابی وی در بازار کار بررسی می کند. حال آن که در اثرگذاری سرمایه انسانی بر رشد اقتصادی عوامل متعددی مؤثر است که هر یک می تواند میزان این اثرگذاری را تحت تأثیر قرار دهد. از آن جمله می توان به ظرفیت جذب نیروی انسانی تحصیل کرده توسط مشاغل اشاره کرد. این که سطح سرمایه انسانی موجود در یک اقتصاد تا چه حد با سطح سرمایه انسانی مورد نیاز در آن اقتصاد هم خوانی دارد مسألهای است که تحلیل آن در شناخت ویژگیهای بازار کار و جهتگیریهای توسعهای صنعت و دانشگاه حیاتی است. این مقاله به تحلیل پدیده ناهمخوانی تحصیل-شغل در کشور میپردازد که در حقیقت انعکاسدهنده کیفیت تعامل صنعت و دانشگاه است. نتایج تحقیق نشاندهنده آن است که اولا: بازار کار کشور با تحصیلات فرانیاز مواجه است ثانیا: شدت این ناهمخوانی در میان زنان بیش از مردان است. ثالثا: این ناهمخوانی طی سالهای اخیر روندی افزایشی داشته است.