از آنجا که، مرزها چهارچوب مشخصی برای کشور ایجاد کرده و از طریق آنها کشور میتواند با دیگر کشورها و بازیگران در سایر نقاط جهان تماس داشته باشد اهمیت آن افزایش یافته و سبب توجه بیشتر جهت برقراری امنیت پایدار مرزی میشود، زیرا مرزها زنده و نسبت به سوء استفادهها بسیار آسیبپذیر هستند. جهت دستیابی به این مهم، کشورها به صورت های مختلف عکس العمل نشان می دهند. در این بین، با توجه به وابسته تر شدن روز افزون کشورها به یکدیگر، مدیریت و کنترل کردن مرزها می تواند نقش برجسته ای در تأمین امنیت و کاهش آسیب پذیری کشور داشته باشد. بر این اساس، مقاله حاضر با روش توصیفی و تحلیلی چگونگی مدیریت مرزها جهت دستیابی امنیت پایدار را مورد بررسی قرار داده است. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان دهنده آن است که عواملی نظیر تحولات دهه های اخیر، ماهیت دو طرفه مرزها، منافع و امنیت مشترک، منابع مشترک مرزی، دیپلماسی مرزی و بهره گیری از زیرساخت ها و تکنولوژی مشترک مرزی به صورت های مختلف بهره گیری و استفاده از مدیریت دوجانبه مرزهای کشورها را ضروری می سازد. بر این اساس، اگر کشورها بخواهند با توجه به تحولات صورت گرفته در عرصه جهانی امنیت پایدار مرزی خود را فراهم کنند نیازمند همکاری و هماهنگی بیشتر با کشورهای همسایه خود در قالب استفاده از راهکار مدیریت دوجانبه مرزها می باشند

کلمات کلیدی