موضوع دموکراسی از دوران باستان یونان تا به امروزهمواره مورد نظر بسیاری از اندیشمندان بوده است. آن ها تلاش می کردند تا با پاسخ به این سوال فلسفی که دموکراسی چیست به دنبال معرفی درست آن در جامعه باشند. این موضوع در قرن معاصر و با پیشرفت علم به شکل و معنای جدیدتری وارد جامعه شد، به طوری که تبدیل به شعار رایجی گردیده است و احزاب، نیات سیاسی و اجتماعی خود را بر اساس آن استوار می کنند. در این میان استفاده های نادرست از دموکراسی به عنوان شعار و وسیله ای برای تسلط بر جامعه، گاه توسط نویسندگان مورد نقد قرار می گیرد. رومن گاری یکی از معدود نویسندگان فرانسوی است که در دوران زندگی اش با معنای تازه ای از این اندیشه ی فلسفی سر و کار دارد. او در رمان خود سگ سفید این مفهوم را در جامعه ی آمریکا دهه شصت میلادی و بعد از تجربه های جنگ های جهانی و جنگ ویتنام نشان داده است. جامعه ای که در آن حکومت ها برای تسلط بر مردم به هر وسیله ای، از جمله دموکراسی متوسل می شوند. رومن گاری در این رمان به دنبال رد پای دموکراسی، به بی عدالتی و خشونتی که دامن گیر اقلیت های آمریکا به خصوص سیاهان است، اشاره می کند. آن چه که برای او مهم است نحوه ی برخورد حکومت با جامعه و بالعکس وحتی برخورد مردم با یکدیگر است. لذا این مقاله خواهد کوشید تا با بررسی مفهوم دموکراسی و خشونت در معنای عام آن و همچنین نمودهایی که در جامعه ی دهه شصت آمریکا داشته است به نحوه ی بازتاب آن از دیدگاه نویسنده در این اثر بپردازد.

کلمات کلیدی