عنوان : ( شکاکیت معناشناختی کریپکی و تفسیر کریپکی از ویتگنشتاین )
نویسندگان: جعفر مروارید ,بر اساس تصمیم نویسنده مقاله دسترسی به متن کامل برای اعضای غیر دانشگاه ممکن نیست
چکیده
کریپکی دو کتاب تأثیرگذار در فلسفه نوشته است: «نام¬گذاری و ضرورت» در سال 1972 و «دیدگاه ویتگنشتاین دربارة قواعد و زبان خصوصی» در سال 1982. هدف این مقاله، بررسی و نقد کتاب دوم اوست. هردو کتاب او آغاز چالشهای اساسی در فلسفة تحلیلی و فلسفة ذهن بوده است. کتاب دوم او که محل بحث است، از این جهت تأثیرگذار و بدیع بوده که تفسیری بدیع و با وجود این، تکاندهنده از مبحث قواعد و معناداری و زبان خصوصی به دست میدهد. تفسیر کریپکی از قواعد و زبان خصوصی، مبتنی بر نگاهی ویژه است که او به فقرة 202 تحقیقات فلسفی دارد. به نظر کریپکی ممکن نبودن زبان خصوصی، از شکاکیتی برمی¬خیزد که در مفهوم قاعده وجود دارد و از این جهت، تفسیر کریپکی با تفاسیر متداول علیه زبان خصوصی متفاوت است. در تفسیر شکاکانه کریپکی از ویتگنشتاین، استدلال امتناع زبان خصوصی از فقرات قبل از 243 به دست می¬آید و به طور مشخص در فقرة 202، نتیجه پیشاپیش آشکارا گفته شده است: «... بنابراین پیروی از یک قاعده به طور خصوصی ممکن نیست: چون در این فرض اینکه کسی فکر کند که پیرو قاعده است، همانند کسی خواهد بود که (واقعاً) پیرو قاعده است و در اینجا مفهوم پیروی از قاعده از بین میرود... .» از نظر کریپکی مسئلة اصلی تحقیقات فلسفی و امتناع زبان خصوصی، پارادوکس شکاکانه ای است که با توجه به مفهوم قاعده به وجود می¬آید. استراتژی شکاکانه، از کاربردهای محدود واژه به تفاسیر نامحدود میرسد، و این شکاکیت، در مورد هر واژه و علامتی ، به کارمیرود. پس از هیچ واژه ای، هیچ معنایی را نمیتوان قصد کرد. در نتیجه، پارادوکس شکاکانه نشان میدهد که هیچ حقیقتی، چه در ذهن و چه در خارج، وجود ندارد که بتواند مقوم معنا باشد. هیچ حقیقتی وجود ندارد که مقوم ، قصد جمع از ”+“ باشد. اساساً به صورت قوام بخش، ما نمی¬دانیم که قاعده¬ای در ذهن داریم یا خیر و اگر قاعده ای در ذهن وجود دارد، کدام قاعده است؛ قاعده جمع (plus)یا قاعده مجع (quss). کریپکی در قبال این پارادوکس شکاکانه، راهحل شکاکانه ای را در جواب غیرمستقیم به استدلال شکاکانه مطرح میکند؛ راه حلی که شکاکیت را پذیرفته است و میخواهد از توجیه معناشناختی قواعد و معانی، براساس شرایط اظهار پذیری ( به جای شرایط صدق) صورتبندی جدیدی ارائه کند. جوابِ کریپکی در راهحل شکاکانه، در چهارچوب جواب¬های غیرمستقیم به شکاک قرار دارد. این طیف، اساساً حالت ذهنی (MS) را مقوّمِ معنا نمیداند و بنابراین معتقد است که هرچند اشکالاتِ شکاک به حالت ذهنی درست باشد (که این اشکالاتِ شکاک را درست هم میدانند)، باز تز شکاکانه و پارادوکس شکاکیت و حذف¬گراییِ حاصل از آن، درست نیست؛ چون اساساً برای تبیینِ گفتمان معنایی، نیازمند حالت ذهنی (که دارای شرایط صدق و توجیه معناشناختی و درون¬نگری و... باشد) نیستیم، به طوری که اگر حالتِ ذهنی ثابت نشود، دچار شکاکیت شویم، بلکه در چهارچوب جواب¬های غیرمستقیم به شکاک، برای تبیینِ و توجیه گفتمانِ معنایی، رجوع به الگوهای اجتماعی و تناسبِ اظهارات معنایی فردی با آنچه در گفتمانِ معنایی اجتماعی در جریان است، کافی است.
کلمات کلیدی
, شکاکیت معناشناختی, کریپکی, قواعد, زبان خصوصی@inproceedings{paperid:1066944,
author = {مروارید, جعفر},
title = {شکاکیت معناشناختی کریپکی و تفسیر کریپکی از ویتگنشتاین},
booktitle = {دومین سمینار فلسفه علم},
year = {2015},
location = {مشهد, ايران},
keywords = {شکاکیت معناشناختی، کریپکی،قواعد، زبان خصوصی},
}
%0 Conference Proceedings
%T شکاکیت معناشناختی کریپکی و تفسیر کریپکی از ویتگنشتاین
%A مروارید, جعفر
%J دومین سمینار فلسفه علم
%D 2015