مطالعة تاریخ ادبی با رویکرد ژانری ضرورتی اجتناب ناپذیر است اما رویکرد ژانری چیست و چه کاربردی در مطالعات تاریخ ادبی دارد؟ دو پرسش محوری مقاله ما این¬هاست. تاریخ ادبیات¬های سنتی غالباً آثار را به دو گونة اصلی منثور و منظوم تقسیم کرده، سپس آن¬ها را بر اساس فرم یا محتوا در قالب چند گروه اصلی می¬گنجانند. اما این رده¬بندی¬ها آن¬قدر کلی است که عملاً سودمندی و کارآیی خود را برای محقق حوزة ژانر از دست داده¬است. ما نمی¬توانیم بر اساس آن، تصویر روشنی از «انواع» و زیرگونه¬های آن¬ها ارائه دهیم. رویکرد ژانری در نخستین گام به دنبال آن است تا شاخصه¬های رده¬بندی علمی را تعیین و تعریف کند اما رده¬بندی غایت نیست بلکه نقطة آغاز کار است. در گام بعدی، محقق باید به پرسش¬هایی دیگری هم پاسخ دهد: ژانر چیست؟ نظام¬های طبقه¬بندی ژانرها بر چه بنیادهایی استوار هستند؟ تحول نظام-مند آن¬ها تابع چه قواعدی است؟ کارکرد ژانرها چیست و نسبت آن¬ها با متغیرهای برون¬متنی و با واقعیت چگونه است؟

کلمات کلیدی