امروزه آموزش به عنوان ابزار پیشرفت و توسعه، پاسخگوی نیاز سازمان های یادگیرنده می باشد،که به کمک آن می توان دانش، مهارت و نگرش کارکنان را بهبود بخشید و از این طریق سازمانی پویا و فعال را که پاسخگوی نیاز تکنولوژی است ایجاد کرد. برای این که سازمان ها بتواند از مزایای سرمایه گذاری در آموزش بهره ببرند کارکنان باید آن چه را که در آموزش فرا می گیرند به محیط کار تعمیم دهند. انتقال یادگیری به عنوان یک موضوع، برای سال ها مورد تحقیق و پژوهش بوده است. این مطالعه با هدف ارائه الگوی محیط های تسهیل کننده انتقال یادگیری در آموزش عالی صورت گرفت. بر این اساس پژوهش حاضر از نظر هدف اکتشافی و از نوع آمیخته و از نظر نتیجه کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل، 30 تن شامل 8 مدیر، 6 عضو هیئت علمی و 10کارمند به علاوه ی 6 تن از کارشناسان و عضو هیئت علمی متخصص در زمینه آموزش منابع انسانی، به صورت هدفمند و به شیوه گلوله برفی تا دستیابی به حد اشباع نظری صورت گرفت. ابزار پژوهش مصاحبه باز و نیمه ساختار یافته بود. جامعه آماری در بخش کیفی 225 نفر از مدیران، کارمندان، اعضای هیئت علمی تشکیل می دادند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. در پژوهش حاضر به منظور طراحی الگوی مفهومی و آزمون آن ابتدا با استفاده از رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد و از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته الگوی پارادایمی پزوهش طراحی و تبیین شد و در مرحله دوم با استفاده از مدل معادلات ساختاری، الگوی طراحی شده در مرحله کیفی مورد آزمون قرار گرفت. داده های بخش کیفی به روش مصاحبه و بخش کمی به صورت پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و به منظور تحلیل آن ها از نرم افزارهای Lisrel8/5 ،SPSS 22 استفاده شد. اعتبار و روایی داده های بخش کمی و کیفی از دو روش بازبینی و مشارکت کنندگان و مرور خبرگان استفاده شد. نتایج بخش کیفی نشان داد مقوله محوری مطالعه حاضر مشارکت حرفه ای در آموزش و کاربست آموخته ها می باشد که با توجه به شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر راهبردهایی تدوین و الگوی نهایی بر اساس آن ارائه شده است. نتایج بخش کمی نشان داد که الگوی به دست آمده در جامعه مورد مطالعه از برازش کافی برخوردار بوده و الگو مورد تایید قرار گرفت.

کلمات کلیدی