وجود وقایع ناگوار در جهان و زندگی انسان که به شر تعبیر می شود همواره چالشی اعتقادی در باورهای خداشناسانه افراد بوده است. در پاسخ به این تعارض در باورها، نظرات مبتنی بر نگرش های سه گانه ای درباره دلیل وجود شرور درجهان توسط متکلمین داده شده است. هدف اصلی این پژوهش کشف بهترین پاسخ از نظر فواید روانی و تاثیرات آن بر موفقیت در زندگی می باشد. با توجه به وجود ارتباط بین نگرش و هوش هیجانی از سویی و نقش این هوش بر سلامت روان و موفقیت در زندگی از دیگر سو، ملاک کارامدی پاسخ به مسئله شر در ارتباط با میزان هوش هیجانی سنجیده می شود. روش این پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی می باشد و ابتدا به صورت اکتشاف کیفی به تدوین طبقات یا گروه های اعتقادی می پردازد و در مرحله بعد مرحله کمی، طرح توصیفی از نوع علی- مقایسه ای برای مقایسه هوش هیجانی گروه های اعتقادی استفاده شده است. جامعه پژوهش تمامی مادران دارای کودک معلول جسمی و ذهنی شهر مشهد بوده است و نمونه پژوهش به روش غیراحتمالی و دردسترس به تعداد 54 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن بودند. تحلیل داده ها به روش کیفی (تفسیری ) و کمی ( میانه و میانگین و آزمون معناداری تفاوتها کراسکال-والیس) انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد تفاوت نمرات هوش هیجانی سه گروه اعتقادی متفاوت به شر در سطح 01/> P معنادار است. براین اساس نتیجه گیری، می شود اعتقاد به تلقی اول و دوم شر بیشترین هماهنگی با هوش هیجانی بالا دارد پیشنهاد می شود درآموزش های اعتقادی در مورد تبیین مسئله شر نگرش اول و دوم به افراد آموزش داده شود.

کلمات کلیدی