عنوان : ( واکاوی مبانی عدم پذیرش نهاد مرور زمان دعوای زیاندیده علیه بیمه گر در قانون بیمه اجباری 1395 )
نویسندگان: حمید افکار , عبدالله خدابخشی شلمزاری ,چکیده
پیشینه و اهداف: قاعده مرور زمان به عنوان یکی از راههای انتظامبخشی تعداد دعاوی، مورد توجه بسیاری از نظامهای حقوقی قرار گرفته است. نظام حقوقی ایران به تأثی از نظر مشهور فقهای امامیه و به جهت لزوم ابتنای مقررات موضوعه بر موازین شرعی، قاعده مرور زمان را به موجب نظریه شورای نگهبان منسوخ تلقی نموده است. ابهام در جامعیت نظر شورای نگهبان باعث شده تا اظهارنظرها برای اعتباربخشی مجدد مرور زمان قوت گیرد و اساس وجود آن در دعاوی خاص پذیرفته شود. اگرچه اعتبار مرور زمان به طور کلی در دعاوی بیمه در پرتوی ماده 36 قانون بیمه مصوب 1316 قابل قبول دانسته شده است، لیکن گذشت بیش از هفتاد سال از زمان تصویب این قانون و ایجاد شرایط جدید در پرتوی گسترش ماشینیسم، ضرورت اعتبارسنجی مجدد قاعده مرور زمان در دعاوی بیمه حوزه حوادث ترافیکی را ایجاب مینماید. هدف این پژوهش بازخوانی جهات بقای نهاد مرور زمان در دعاوی بیمه و واکاوی مبانی عدم پذیرش مرور زمان بر اساس قانون بیمه اجباری مصوب 1395 است. روششناسی: روش به کار رفته در این پژوهش توصیفی– تحلیلی است که با استفاده از منابع کتابخانهای و مطالعه و جستجو در کتب، مقالات و مباحث نظری مربوطه به تشریح و تبیین دلایل مسئله فوق پرداخته است. یافتهها: اگرچه حذف قاعده مرور زمان دعاوی مدنی از نظام حقوقی ایران به موجب نظریه شورای نگهبان عملاً به رسمیت شناخته شده است، لیکن استدلالها برای بقای مرور زمان در برخی دعاوی خاص مانند دعاوی بیمه، نادیده گرفتن کلی این نهاد را در نظام حقوقی دشوار کرده است. با این وجود، پژوهش جاری اثبات مینماید که پذیرش مرور زمان کوتاه دو ساله در دعاوی بیمه، اندیشه حمایت از زیاندیده و تضمین همهجانبه خسارات وی را در حوزه حوادث ترافیکی به چالش میکشد و حمایت بدون قید و شرط از زیاندیده در بیمه مسئولیت اجباری این عرصه را به دنبال ندارد. گستردهتر بودن قلمروی جبران خسارت در حقوق بیمه نسبت به حقوق مسئولیت مدنی نیز مقید کردن زمان پرداخت خسارت در حقوق بیمه علیرغم عدم تقیید در حقوق مسئولیت مدنی را دشوار می نماید و ناقض اصل کمال جبران خسارت در حقوق بیمه است. همچنین رجوع مستقیم زیاندیده به بیمهگر علاوه بر مبنای قرارداد، حقی مستقل و قانونی است که منحصر کردن آن به مدتی کوتاه، خلاف الزامات و شروط حمایتی قانون بیمه اجباری مصوب 1395 است. علاوه بر این، عمومیت تبصره 2 ماده 2 و عدم تقیید ماده 4 قانون بیمه اجباری مصوب 1395 نیز تفکر ممنوعیت محدودیت زمانی طرح دعوا علیه بیمهگر را تقویت می نماید. نتیجهگیری: تضمین جبران خسارت زیاندیدگان حوادث ترافیکی و لزوم جبران کلیه زیانها به وسیله بیمه، باعث میشود تا زمان کوتاه دو ساله برای طرح دعوا منطقی نباشد. از سوی دیگر مبانی حقوقی ضرورت عدم پذیرش مرور زمان دعاوی بیمه در حوزه تصادفات رانندگی را به دنبال دارد و همانطور که مرور زمان قراردادی در این عرصه بلااثر دانسته شده، مرور زمان قانونی دوساله نیز قابل حمایت نیست. قانون بیمه اجباری مصوب 1395 نیز که بنا به مصالح روز جامعه و برای حمایت از زیاندیدگان حوادث ترافیکی وضع گردیده، زمینه تمسک بیمهگر به مرور زمان جهت رهایی از جبران خسارت زیاندیده را منع نموده و مبانی حقوقی و منطقی که بر درستی این رویکرد صحه میگذارند را تثبیت مینماید.
کلمات کلیدی
بیمه دعوای ناشی از بیمه ماده 36 قانون بیمه مصوب 1316 مرور زمان@article{paperid:1093435,
author = {افکار, حمید and خدابخشی شلمزاری, عبدالله},
title = {واکاوی مبانی عدم پذیرش نهاد مرور زمان دعوای زیاندیده علیه بیمه گر در قانون بیمه اجباری 1395},
journal = {پژوهشنامه بیمه},
year = {2023},
volume = {11},
number = {4},
month = {February},
issn = {1735-6555},
pages = {539--550},
numpages = {11},
keywords = {بیمه دعوای ناشی از بیمه ماده 36 قانون بیمه مصوب 1316 مرور زمان},
}
%0 Journal Article
%T واکاوی مبانی عدم پذیرش نهاد مرور زمان دعوای زیاندیده علیه بیمه گر در قانون بیمه اجباری 1395
%A افکار, حمید
%A خدابخشی شلمزاری, عبدالله
%J پژوهشنامه بیمه
%@ 1735-6555
%D 2023