عنوان : ( کرامات زمینهساز چهرهای اسطورهای از عرفا براساس نظریات وزف کمبل )
نویسندگان: نجم الدین گیلانی , علیرضا عبادی ,
چکیده
یکی از مباحث پرمناقشه عرفان اسلامی، متصور شدن قدرت کرامتگونه برای شیوخ متصوفه است که قرابت معنایی و محتوایی زیادی به معجزه دارد. با این تفاوت که معجزه مخصوص پیامبران و کرامت، کارهای خارقالعاده اولیاءالله است. با سازمان یافتن طریقتها در میانههای قرن پنجم هجری و ضعف شدید حکومت سلجوقی بعد از شکست سنجر (م.552 ه.ق) از غزان و فروپاشی اوضاع اجتماعی و سیاسی، کرامت مدلولی متفاوت یافت و به کارهای فوقبشری مرشد طریقت اشاره میکرد. پیر و مراد دیگر تنها یک شخص روحانی صرف نیست؛ بلکه به مانند قهرمانان اسطورهای با قدرت الهی تصویر میشود که نظم و قوانین الهی حاکم بر طبیعت را میشکند. کرامات مسیر سفر سالک را به مانند سفر قهرمان اسطورهها ترسیم میسازد که شیخ از مسیر بسیار سخت و صعبی گذر کرده است تا توانسته به چنین قدرت مافوقانسانی دست یابد و از ثمرات آن، مریدان و حامیانش را مستفیض کند. نظریه «تک اسطوره» جوزف کمبل، انطباق زیادی با مسیر سفر روحانی سالک دارد. در این مقاله با گردآوری منابع مکتوب عرفانی و تاریخی مربوط به سیر حرکت عارف تا رسیدن به کمال و با تطبیق آن مفاهیم با سه مرحله «جدایی»، «تشرف» و «بازگشت» نظریه کمبل به این نتیجه میتوان رسید که هدف از خلق کرامات، ساخت چهرهای اسطورهای از عرفا است تا آنکه آنان را بهعنوان قهرمانان مذهبی عصر جدید معرفی کنند.