عنوان : ( کارکردهای روایی در شعر طاهره صفّارزاده بر اساس نظریّۀ روایتشناسی بارت )
نویسندگان: علی ضیاء الدین دشتخاکی , سیدجواد مرتضائی ,بر اساس تصمیم نویسنده مقاله دسترسی به متن کامل برای اعضای غیر دانشگاه ممکن نیست
چکیده
اعتباربخشی به واقعیّت و استغراق در عینیّت، با همۀ خصوصیّات فیزیکی و باطنی آن – که با نیما آغاز شده بود – در ادامۀ حرکت شعر نو، تأثیر بهسزایی بر جای گذاشت و شاعر امروز دریافت که روایت میتواند اجزای ناهمساز را در کلّیتی معنادار گردآورد و امکان نظامبخشی به عناصر پراکنده را به دست دهد و زمان تقویمی را به زمان هستیشناسانه بدل کند. در این مقاله، بر اساس روش کتابخانهای و تحلیل محتوا و مقایسه، اشعار طاهره صفّارزاده، با توجّه به نظریّۀ رولان بارت، از دیدگاه ساختارگرایی بررسی میشود و کارکردهای روایی، در این اشعار مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. مسائلی که در این پژوهش مطرح میشوند عبارتاند از: میزان گرایش این شاعر به بیان روایی، بروز اندیشه و ارتباط منطقی و حرکت سیاّل شاعر، میان روایت و جامعه، ایجاد ارتباط میان اندیشه و روایت و ایجاد حرکت در ذهن مخاطب با تکیه بر اصل دینامیک بودن روایت، تجانس و ارتباط نگرش و زبان شاعر با نوع زندگی زنانه، و جهت خاصّ روایت در اشعار.