سابقه و هدف: در سالهای اخیر شیوع بی اشتهایی عصبی و چاقی در نوجوانان افزایش شگرفی داشته است. هدف مطالعه حاضر تعیـین تفاوت طرحوارهها و پیوند والدینی در سه گروه دختران نوجوان دارای علائم بیاشتهایی عصبی، دارای وزن بالا و دارای وزن نرمال بود. مواد و روشها: گسه روه 25 نفره از دختران نوجوان شامل دختران دارای علائم بیاشتهایی عصبی (با میانگین سنی 16/08 و میانگین 27) و دختـران دارای 2 17 )، دختران ( دارای وزن بالا با میانگین سنی 16/20 و میانگین توده بـدنی بـالای m/kg 2 توده بدنی زیر m/kg 20-24) از بین 403 دختـر نوجـوان بـه روش خوشـهای مرحلـهای 2 وزن طبیعی (با میانگین سنی 16/17 و میانگین توده بدنی m/kg انتخاب شدند. در این تحقیق 3 از پرسشنامه سیاهه علائم اختلال خوردن EDI، فرم کوتاه پرسشنامه طـرحوارههـای یانـگSF-YSQ، و ابزار پیوند والدینی PBI استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها به کمک نـرمافـزار 16SPSS بـا اسـتفاده از روشـهای توصـیفی و تحلیلـی (همبستگی، رگرسیون و تحلیل واریانس) انجام گرفت. یافتهها: دختران نوجوان دارای وزن بالا، درمقایسه با دختران دارای علائم بی اشـتهایی عـصبی و دختـران دارای وزن نرمـال، گـزارش بـالاتری از باورهـای ناسـازگار اولیـه بـه خـصوص نـوع شـرم/ نقـص داشـتند ( 01 /0 >p . (دختـران دارای علائـم بـیاشـتهایی عـصبی (میانگین 31/40 و انحراف استاندارد 11/71) و دختران دارای وزن بالا ( میانگین31 و انحراف استاندارد 5/ 13)، نـسبت بـه گـروه دارای وزن نرمال ( میانگین 23/40 و انحراف استاندارد 13/36)، بیشترین گزارش را از پیوند والدینی ضعیف داشتند (05 /0 >p(. نتیجهگیری: بر اساس شواهد حاضر، میتـوان اسـتنباط کـرد کـه مکـانیزمهـای شـناختی از طریـق باورهـای ناسـازگار اولیـه، نقـش پیشبینیکننده مهمی در مس هلأ چاقی دختران نوجوان دارد. همچنین پارامترهای بین فردی، ممکن است به صـورت دریافـت مراقبـت پایین و بیش حمایتکنندگی مراقبتکننده اصلی، در بروز علائم اختلال خوردن و چـاقی در نوجوانـان مـؤثر باشـد . بررسـی اثـر رابطـه طرحوارههای اولیه و پیوند والدینی میتواند به درک بهتر سببشناسی اختلالهای خوردن کمک کند.

کلمات کلیدی