انسان ها در طول تاریخ گسترده بشر از هر راه حلی برای گریز از موانع حقوقی و کیفری و اجتماعی استفاده کرده اند تا با عبور از خط مجاز برای خود آسودگی را ایجاد کنند ،این اعمال به (سوء استفاده از حق)تعبیر می‌شود. سوء استفاده از حق فقط به امور حقوقی و کیفری محصور نمیشود بلکه از جمله امور بسیار گسترده ای است که ما میتوانیم رد پای آنرا در تمامی امور سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، و حتی بعضا فرهنگی و تاریخی ببینیم. یکی از موارد سوءاستفاده از حق را ما می‌توانیم در روابط بین زوجین مشاهده کنیم .آنگونه که زوج با سوءاستفاده از حق ریاست خود بر خانواده به اعمالی مانند عدم اذن به خروج از منزل ،عدم اشتغال زوجه، منع تحصیل یا ادامه ندادن تحصیلات ،منع رفت و آمد زوجه با دوستان و آشنایان و ....که با توجه به دنیای جدید و دیدگاه های جدید به زن و درک جایگاه ایشان باید به مانع سوءاستفاده افراد از حقوق خود شد و به آنها اجازه داده نشود تا به حریم کرامت و عزت نفس زن تجاوز کنند. در مقاله فوق در صدد آن هستیم که با روش توصیفی -تحلیل و جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی و با مراجعه به کتاب‌ها و مقالات و مصاحبه‌ ها مبتنی بر منابع فقهی موضوع سوءاستفاده از حق را موشکافی کنیم و آثار آنرا بر تحکیم بنیان خانواده بر اساس مبانی فقهی و حقوقی مورد توجه قرار دهیم. با تکیه بر مبانی قرآن،توجه به کرامت و جایگاه ویژه زن در کلام معصومان و توجه آنها به حفظ و تحکیم نهاد مهم خانواده و اصل عدالت نمی توان حق مطلق ریاست را برای زوج قائل شد تا وی با سوء استفاده ازآن حق، مانع رسیدن زوجه به درجه و مراتب کمال در جامعه شود.

کلمات کلیدی