Hygiene hypothesis بیش از 20 سال قبل توسط استراچان بیان شد تا افزایش شیوع آلرژی و آسم را در دو-سه دهه ی اخیر توضیح دهد . بر طبق این نظریه تغییر نوع زندگی در کشورهای صنعتی سبب کاهش آلودگی و افزایش وقوع بیماری های خودایمنی و آلرژی می شود. بسیاری از مطالعات اپیدمیولوژی و تحقیقات بر روی مدل های حیوانی این نظریه را تایید می کند. یکی از علل افزایش وقوع بیماری های اختلالات سیستم ایمنی همانند آلرژی، خود ایمنی و atopy مربوط به تشخیص سریع و روشهای تشخیصی بهتر است. اما این مسئله به تنهایی نمی تواند افزایش قابل توجه این بیماری ها را توجیه کند بویژه در مورد بیماری هایی مثل(MS) multiple sclerosis که تشخیص آنها آسان است. هرچند پیش زمینه ژنتیکی در وقوع بیماری های آلرژی و MS نقش دارد اما مطالعات نشان می دهد که فرزندان افراد در مناطق با وقوع پایین آلرژی اگر در مناطق صنعتی بدنیا بیایند به همان میزان احتمال وقوع اختلالات ایمنی در آنها وجود دارد. تولیدات صنعتی نیز در افزایش وقوع چنین بیماری هایی نقش دارد اما می تواند منحصر به یک منطقه خاص که در نزدیکی کارخانجات و یا وقوع درماتیت در یک خانواده با یک رژیم خاص غذایی باشد. پس از انقلاب صنعتی در کشورهای غربی سلامت عمومی افزایش یافت و استفاده از دارو، واکسن و بهداشت شخصی از وقوع بسیاری از بیماری ها بویژه آلودگی کرمی مثل شیستوزوما، اونکوسرکا، فیلاریا و کرم های منتقل شونده از راه خاک جلوگیری شد. در عوض در کشور های در حال توسعه که سلامت عمومی پایین است فرم مزمن آلودگی بیشتر و آلرژی کمتر مشاهده می شود . استراچان نیز مشاهده کرد که میزان آلرژی در بچه هایی که در خانواده های پرجمعیت زندگی می کنند احتمالا بدلیل افزایش مواجه با آلودگی ها کمتر است . کاهش آلودگی در ارتباط با بهبود بهداشت شخصی و کاهش مواجه با میکروارگانیسم ها در نتیجه صنعتی شدن و شهرنشینی منجر به تحریک ناکافی سیستم ایمنی و بیان غیر کنترل شده ی سلول های التهابی می گردد و در نتیجه منجر به افزایش وقوع اختلالات ایمنی مثل آسم و آلرژی می شود . بسیاری از مطالعات اپیدمیولوژی عوامل عفونی زا را در کنترل بیماری های التهابی موثر می دانند که در این میان آلودگی کرمی از اهمیت ویژه ای برخوردار است . ارتباط بین آلودگی کرمی و آلرژی پیچیده است. در هر دو سطح بالایی از IgE، ائوزینوفیلی و پاسخ های Th2 دیده می شود . آلودگی های کرمی معمولا طبیعت مزمن داشته و منجر به Morbidity قابل توجهی می شود. از لحاظ ایمونولوژی آلودگی های کرمی در فرم مزمن با پاسخ های Th2 و تولید سایتوکاینهایی مثل IL-4، IL-5، IL-13 که باعث القای تولید IgE و همینطور پاسخ های تنطیم ایمنی همانند تولید IL-10 و TGF-β مشخص می شود . پاسخ های تنطیم ایمنی القاء شده توسط کرمها، از تجمع و فعال شدن سلول های کارای سیستم ایمنی، تغییر ایزوتایپ آنتی بادی و پاسخ پذیری لنفوسیتهای T جلوگیری می کند که نه تنها سیستم ایمنی میزبان نسبت به کرم را تنظیم و شرایط لازم برای زنده مانده انگل و میزبان فراهم می کند بلکه از تکامل بیماری های آلرژیک مثل آسم نیز جلوگیری می کند . بنابراین این نطریه وجود دارد که کرم ها مولکول هایی دارند که می توانند در درمان آسم و سایر بیماری های آلرژیک استفاده شوند .

کلمات کلیدی