دومین همایش نواندیشی دینی , 2009-12-15

عنوان : ( روشنفکری دینی و رنجیدگی خاطر همگانی )

نویسندگان: محسن خلیلی ,
فایل: Full Text

استناددهی: BibTeX | EndNote

چکیده

روشنفکر فردی است آگاه از مسایل اجتماعی که در برابر جریان های فکری موضع گیری کند ، چالشگرباشد ، وضع موجود را به نقد بکشاند ، و به دفاع از ایجاد تغییرهای اساسی برخیزد.آنان ، فروشندگان سخن اند و در حرفه خود ، سود را در تغییر وضعیتی می بینند که در نقد آن بسی کوشیده اند.از منظری تاریخی ، روشنفکری از بستر جریان روشنگری زاده شده که دغدغه اش ، دفاع از آرمان های عصر روشنگری است. روشنفکرغربی ، دستامد مدرنیته است ؛ ولی روشنفکرایرانی (اگر این تعبیر درست باشد) دستاورد مواجهه و دادوستد سنت با مدرنیته غربی است.بنابراین ، رونوشت برابر با اصل نیست.هنگامی که ایرانیِ روشنفکر از دغدغه خود سخن می گوید ، دست کم به پنج شیوه ، به چگونگی پیوند میان دین (سنت) و تجدد (مدرنیته) می اندیشد.گاهی مدرنیته را نقد می کند ، گاهی از مبادی مدرنیته غفلت می نماید ، گهی ، تجدد را مطلوب و بایسته می نمایاند ، گاه عقل مدرن را لازمِ ناکافی می پندارد ، و گاهی ، به طرزی اساسی ، عقل را به معنای اعم کلمه نفی می کند. اما روشنفکرانی که در باب دین می اندیشند و دغدغه های کلان دارند و گهی می آشوبند و گاهی کنج عزلت و عافیت می گزینند و گهی دمخور حکومتیان می شوند و گاهی سیاست و حکومت را سه طلاقه می کنند ، همگی دردی جانکاه دارند ، زیرا ، از یک سو ، مخالفان خود را رنجیده خاطر می سازند ؛ و از دیگر سو ، خود نیز، غمین و اندوهناک می شوند. بزرگ ترین بحران روشنفکری دینی ، ماهیت باطلنمای آن است به این معنا که همزمان نمی توان هم به عقل نقاد خودبنیاد متکی بود و هم به منبع وحیانی باور داشت.روشنفکری دینی،یک \" واژه مرکب نشانه گذاری\" شده است. بنابراین،حوزه عملکرد محدودتری نسبت به واژه تک و تنها و عام دارد. روشنفکری دینی نوعی الگوی خاص و نشانه گذاری شده است و ناگزیر می بایست در بسیاری از مبادی ، رهیافت ها و روش ها ، با الگوی عام ، یعنی روشنفکری ، در شراکت باشد.آیا می توان هم متدین بود و هم روشنفکر؟ نگارنده بر این باور است که در کنار روشنفکری دینی ، به شیوه ای عقلانی ، می توان از روشنفکری غیردینی ، غیر روشنفکری دینی ، و غیر روشنفکری غیر دینی ، سخن به میان آورد.حال اگر این نکته فرض گرفته شود که عقیده ها و باورها (به شرط آن که بخواهند کارکردی شوند و صرفاً در حوزه اندیشه باقی نمانند) هنگامی که ابراز می گردند ، خود به خود ، داعیه دار برتری اند و دیگر اندیشه ها را کهتر و فروتر از خود ، می نمایانند . بنابراین ، می توان این فرضیه اساسی را پیش کشیدکه اندیشه ها ، در ذات خود ، می بایست به مطلوب ترین و بهینه ترین وجهی ، اجرایی و عملیاتی گردند.شاید این تعبیر درست باشد که غایتِ قصوای مرام ها و باورها و اندیشه ها و مکتب ها و ایدئولوژی ها ، پردازش نظریه ای معطوف به کارکرد در باب حکومت و زمامداری است.آیا روشنفکری دینی از حیث اندیشگی می تواند مدعی باشد که بهترین است؟آیا روشنفکری دینی این قابلیت را دارد که به نظریه پردازی معطوف به عمل در باب حکومت مندی بپردازد؟ نگارنده بر این باور است که اندیشه دو جایگاهی روشنفکری دینی ، در مدعا ، قائل به برتری در هر دو عرصه روشنفکری و دیانت است و در عمل کوشش می کند دو جایگاه دیانت و روشنفکری را به طرزی همزاد ، به مرتبه اعلی برساند. اما آن چه رخ می دهد از مدّعا پیروی نمی کند زیرا نظریه و کردارِ برآمده از امتزاج دیانت و روشنفکری ، به نوعی فروافتادگی دو جایگاهی منجر می شود که نه روشنفکری و نه دیانت اش،هیچ کدام هژمون نمی شوند.

کلمات کلیدی

, روشنفکری , دیانت , روشنفکری دینی , نقدی از روشنفکری دینی.
برای دانلود از شناسه و رمز عبور پرتال پویا استفاده کنید.

@inproceedings{paperid:1013254,
author = {خلیلی, محسن},
title = {روشنفکری دینی و رنجیدگی خاطر همگانی},
booktitle = {دومین همایش نواندیشی دینی},
year = {2009},
location = {تهران, ايران},
keywords = {روشنفکری ، دیانت ، روشنفکری دینی ، نقدی از روشنفکری دینی.},
}

[Download]

%0 Conference Proceedings
%T روشنفکری دینی و رنجیدگی خاطر همگانی
%A خلیلی, محسن
%J دومین همایش نواندیشی دینی
%D 2009

[Download]