عنوان : ( ارزیابی توان مدل RegCM4 پیوند خورده با طرحواره غبار در آشکارسازی ساختار توفان های گردوغباری تابستانه در دشت سیستان )
نویسندگان: عباس مفیدی , سمیه کمالی , آذر زرین ,چکیده
در این پژوهش به منظور ارزیابی قابلیت و توانمندی مدل RegCM4 پیوند خورده با طرحواره غبار، ساختار منطقه ای گردش جو و ویژگی های توفان های گردوغباری در دشت سیستان مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا با استفاده از داده های 3 ساعته ایستگاه سینوپتیک زابل، فراوانی وقوع توفان های غباری در دوره گرم سال برای یک دوره 45 ساله (2007-1963) بررسی شد و تعداد 36 توفان برای انجام پژوهش انتخاب گردید. جهت تجزیه و تحلیل ساختار توفان ها، یک مطالعه ترکیبی با بهره گیری از داده های ایستگاهی، داده های رقومی دوباره تحلیل شده NCEP/NCAR، داده های خروجی مدل و داده های رقومی ماهواره ای به انجام رسید. از داده های ایستگاهی برای شناسایی اولیه توفان ها، از داده های NCEP/NCAR جهت تحلیل مقیاس همدید آنها و از داده های سنجنده MODIS جهت اعتبارسنجی خروجی های مدل استفاده شد. مدل RegCM4 نیز با دو قدرت تفکیک20 و 80 کیلومتر و گام زمانی 6 ساعته برای دوره گرم سال های 2001 و 2003 به اجرا گذاشته شد. در تحلیل ساختار توفان ها از داده های عمق نوری ذرات (AOD)، مؤلفه های باد مداری و نصف النهاری، تابش موج بلند زمین تاب، به همراه متغیرهای سمت و سرعت باد، تاوایی نسبی، فشار سطح دریا و ارتفاع ژئوپتانسیل استفاده شد. خروجی های مدل بیانگر آن است که وقوع توفان های گردوغباری نتیجه شکل گیری و استقرار همزمان کم فشاری در دشت سیستان و مرکز پرفشاری بر جانب شرقی دریای خزر تا بخش های شمال شرق ایران است که با شکل گیری مرکز پرفشار محلی در محدوده کوه های خراسان جنوبی همراه می گردد. در تحلیل میان مقیاس، استقرار مرکز پرفشار بر روی کوه های خراسان و تاوایی منفی ناشی از آن از یک سو و استقرار مرکز کم فشار بر روی دشت سیستان و تاوایی مثبت ناشی از آن از سوی دیگر، با ایجاد شیب فشار مداری و نصف النهاری قوی، سبب بروز سرعت های بالای باد و در نتیجه وقوع توفان های گردوغباری بر روی منطقه می گردد. نتایج تحقیق همچنین بیانگر آن است که توفان های گردوغباری تابستانه درگسترش قائم خود، در زیر تراز 900 هکتوپاسکال بوقوع می پیوندند. این امر نتیجه استقرار یک جت تراز زیرین در امتداد مرزهای شرقی ایران و با هسته بیشینه سرعت در حدود 500 متری از سطح زمین است که متعاقب شکل گیری آن، امکان حمل حجم بالایی از ذرات غبار در پایین ترین ترازهای جو در محدوده دشت سیستان میسّر می گردد. مطالعه حاضر بیانگر آن است که، شکل گیری توفان های گرد و غباری در دشت سیستان با تئوری تشکیل جت های تراز زیرین در منطقه ی سیستان و وردایی زمانی–مکانی آن در محدوده مرزهای شرقی ایران در ارتباط است. اجرای مدل با قدرت های تفکیک20 و80 کیلومتر نیز بیانگر این حقیقت است که شکل گیری توفان های گردوغباری در دشت سیستان به شدت از ویژگی های جغرافیایی محلی، به ویژه توپوگرافی، متأثر می گردد. بطوری که با کاهش قدرت تفکیک مدل، به واسطه کاهش نقش عوامل محلی، شدت جت تراز زیرین در مرزهای شرقی ایران و به تبع آن شدت و گستره توفان های گردوغباری در دشت سیستان به شدت کاهش می یابند. نتیجه کلی این که، مدل RegCM4، اگر چه اریبی آشکار را در برآورد غبار برای محدودۀ جنوب ترکمنستان نشان می دهد، اما در مقابل، نتایج ارزشمندی را در مطالعه توفان های گردوغباری در دشت سیستان، بویژه ساختار منطقه ای گردش جو، فراهم می نماید.